سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیپلماسی غذایی امریکا در برابر ایران

قسمت دوم...

برخی افراد نیز با معیار قرار دادن کی.اف.سی تلاش می کنند با مطرح کردن این نام برای کار و تلاش خود اعتبار کسی کنند، این افراد شبیه بسیاری از دانشگاهیان و تکنسین ها عملکرد، اهداف و نتایج فعالیت خود را تنها با متر و استانداردهای غربی اندازه گیری می کنند. برای نمونه بخش هایی از مصاحبه مدیر عامل شرکت کیهان افتخار سینا در تاریخ 4 تیرماه 1390 را مرور می کنیم:  

    « علیزاده، مدیرعامل شرکت کیهان افتخار سینا در باره مشکلات پیش روی خود برای راه اندازی KFC     در ایران می گوید: «من دوست دارم پرچمدار رستوران داری مدرن در ایران باشم. من دوست دارم اولین کسی باشم که یک تحول عمده در صنعت مواد غذایی کشور ایجاد کرده است. من می خواهم اولین کسی باشم که در ایران در حوزه تولید و عرضه محصولات غذایی وارد حوزه برندینگ شده است. برندینگ فقط یک اسم نیست و KFC     فقط یک تابلو ندارد که ما با آن عکس یادگاری بیاندازیم. KFC     دنیایی از استانداردها و دریایی از خدمات است. رستوران داری یکی از حوزه های فعالیت KFC     است. برای KFC     رعایت معیارهای کیفی و روش صحیح پخت مرغ مهم است. مرغی که پودر کمتری در پخت آن استفاده شود، طعم بهتری بدهد، در زمان کمتری بپزد و روغن کمتری برای پخت آن مصرف شود. KFC     فقط یک اسم نیست بلکه یک راه و روش است». 

    «یک مشکل دیگر در این زمینه، نگاه سیاسی است که به فعالیت های اقتصادی و از جمله فعالیت-های شرکت KFC     وجود دارد. اصلا نگاه سیاسی بایستی از روی بسیاری از امور برداشته شود. به علاوه، ما سال هاست که در ایران تعداد زیادی برند خارجی در حوزه های مختلف داریم. به عنوان مثال هم اکنون این همه برند غیر ایرانی در صنعت پوشاک فعال هستند. آیا واقعا فعالیت آنها باعث شده که صنعت پوشاک کشور فلج شود؟ اگر صنعت پوشاک فلج شده است پس چرا از فعالیت برندهای خارجی پوشاک جلوگیری نمی شود؟ در صنعت مواد خوراکی هم برندهای خارجی زیادی هم اکنون در کشور فعال هستند». 

علیزاده در مورد اینکه راه اندازی و گسترش KFC     چه منافعی برای ایران به همراه خواهد داشت، چنین بیان می دارد:« ما فعالیت هایی مثل مرغداری، تولید روغن با فرمول ویژه، لوازم و ملزوماتی مثل کاغذ و چاپ و بسته بندی، حمل و نقل، فرآوری پودر و مواد اولیه غذایی مخصوص را خودمان در داخل کشور انجام می دهیم و هر یک از این فعالیت ها برای کشور اشتغالزایی و درآمدزایی به همراه دارد. من همیشه این جمله مقام معظم رهبری را در ذهن دارم که فرمودند ما در شرایط تحریم به خود کفایی می رسیم. شرکت کیهان افتخار سینا مضایق و سختی های زیادی را تحمل کرد اما بالاخره ما هم به نوعی به خودکفایی رسیدیم. البته برخی مواد اولیه پودرها ازخارج وارد می شود اما در ایران با مواد دیگری ترکیب و فرآوری می شود. مثلا به آن زعفران تولید ایران اضافه می کنیم.  

 

    «و مهم ترین نکته این است که درست است شرکت کیهان افنخار سینا نمایندگی یک کمپانی معروف مواد غذایی را گرفته، اما در واقع به غیر از نام KFC     همه چیزش ایرانی است. هم سرمایه اش و هم نیروی کارش. لذا در سالی که «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ملی» نامیده شده، شایسته است تا حمایت بیشتری از این تولید و سرمایه و کار ایرانی و ملی به عمل آید.» 

ملاحظه می شود مدیرعامل شرکت کیهان افتخار سینا(کی.اف.سی) این شرکت را کاملاً ایرانی می داند، شرکتی ایرانی که تنها نامش KFC     است. به واقع چرا این چنین است؟ آیا این شرکت نمی توانست استانداردهای لازم را رعایت کند بدون اینکه از نام یک برند خارجی استفاده نماید؟ درست است که اغلب عوام جامعه و حتی بخشی از خواص آن به دنبال مارک ها و برند ها هستند، اما آیا وجود یک فرهنگ غلط دلیل دامن زدن به آن می شود؟ آیا این شرکت الا و لابد باید نام خود را به گونه ای انتخاب می کرد که مخفف آن کی.اف.سی را بسازد؟ افرادی که اصرار دارند این برندها در ایران حضور پیدا کنند آیا به ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن اشراف دارند؟ مردمی که برای خوردن غذای این رستوران ها صف می کشند چرا غرور ملی را در تابلوی یک برند خارجی می دانند و حاضرند برای خوردن غذایی با طعم بهتر عزت کشور خود را زیر پا بگذارند؟


  

     

حتی اگر نگاه سیاسی و ایدوئولوژیکی به حضور کمپانی های امریکایی در ایران نداشته باشیم، چطور می توانیم از مضرات و تبعات منفی فعالیت این شرکت ها در نقاط مختلف جهان چشم بپوشیم؟ سال گذشته فضای رسانه ای کشور تحت تأثیر شایعه حضور کی.اف.سی در ایران قرار گرفت، انتظار می رود قدم بعدی مطرح کردن بحث فعالیت مجدد مک دونالدز در ایران باشد. درباره مک دونالد به عنوان نماد امریکایی سازی بسیار سخن گفته شده است. مک دونالدز به عنوان بزرگترین رستوران زنجیره ای جهان با 33 هزار شعبه روزانه غذای 1درصد از جمعیت کره زمین را پوشش می دهد. طبیعتاً این رستوران زنجیره ای از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی است چرا که بدون همسو شدن با آرمان های صهیونیسم نمی توان چنین فعالیت گسترده ای را در اقصی نقاط جهان صورت داد.  

     

کشورهایی که مک دونالدز در آن ها شعبه دارد. 

مک دونالدز به عنوان نماد کپیتالیزم امریکایی از منابع کشورهای فقیر بهره کشی کرده و در کنار دامن زدن به مصرف گرایی نقش مهمی در شیوع چاقی در کشورهای پیشرفته و بخصوص امریکا ایفا می کند. سالانه بیش از 300 هزار نفر در امریکا در اثر مصرف فست فودها می میرند. مک دونالدز مهم ترین برند در حوزه فست فود در جهان است و با سیاستگذاری های خود و تبلیغات فراوان کودکان و نوجوانان بسیاری را جذب این نوع غذاها می کند. در سال 2004 کودکان دلقک مک دونالدز را بیش تر از تصویر مسیح و جرج بوش می شناختند. 

مخالفت های جهانی با تبعات منفی مک دونالدز به حدی بوده است که روز 16 اکتبر به عنوان روز جهانی ضد مک دونالدز نامگذاری شده است. 

    

تبلیغات مک دونالدز کودکان را هدف اصلی خود گرفته است.



اما مک دونالدز تنها کمپانی امریکاییِ تهدید کننده ی زندگی بشر نیست. اغلب کمپانی های فعال در عرصه صنایع غذایی با حفظ خلق و خوی امپریالیستی امریکایی ها ضمن نابودی منابع طبیعی کشورهای فقیر هم محیط زیست را نابود می کنند هم دامنه های نفوذ استعماری نرم را گسترش می دهند. غول های چند ملیتی بویژه بزرگان صنایع غذایی جهان نقش مهمی در تخریب جنگل ها، نابودی اراضی کشاورزی، تولید زباله و ... دارند. فقیرترین کشورها محصولات کشاورزی و دامی خود را به ثروتمندترین کشورها ارسال می کنند، در حالی که بیشترین مرگ و میر و سوء تغذیه کودکان نیز در همین کشورها اتفاق می افتد. میلیون ها هکتار از زمین های قابل کشت در کشورهای فقیر به تولید مواد لازم برای فربه تر کردن دام و یا محصولاتی مانند چای، قهوه و توتون اختصاص دارد. در کشورهای امریکای لاتین برای تغذیه دام هایی که گوشت مورد نیاز مک دونالدز و سایر کمپانی هایی از این دست را تولید می کنند، از دانه های غلات استفاده می شود.


دام ها گاه تا ده برابر انسان دانه و سویا مصرف می کنند، این یعنی پروتئین گیاهی کمتر برای مردم کشورهای فقیرنشین. بنا بر محاسبات انجام گرفته از 145 میلیون تن دانه غلاتی که خوراک دام ها می گردد، تنها 21 تن گوشت و محصولات جانبی تولید می شود، که این نشان می دهد سالانه 124 میلیون تن غلات به ارزش 20 میلیارد دلار امریکا به هدر می رود، در حالیکه این مبلغ می تواند خوراک، پوشاک و امکانات اولیه زندگی را برای بسیاری از مردم فقیر جهان فراهم کند.

از طرف دیگر شرکت های چندملیتی نقش مهمی در تخریب جنگل های نواحی مختلف کره زمین دارند. در این میان نقش مک دونالدز با تخریب بخش وسیعی از جنگل های آمازون به عنوان ریه های کره زمین از سایرین پررنگ تر و خطرناک تر است، به طوری که برآورده ها از نابودی کامل این جنگل ها در طی 50 سال آینده خبر می دهد. کارشناسان معتقدند نابودی زمین های این منطقه در هر پنج ساعت، به انقراض نسل یکی از انواع و گونه های حیوانی، گیاهی یا حشرات می انجامد. جنگل های آمازون برای 5 میلیون سال از هرگونه تجاوز و تخریب انسان در امان بوده و نیمی از گونه های مختلف حیات در کره زمین، در این جنگل ها قرار دارند. مک دونالدز طی نیم قرن وسعتی بیش تر از مساحت فرانسه و پرتقال را در میان نواحیه استوایی آمازون نابود کرده است.

همچنین کمپانی هایی نظیر مک دونالدز و کی.اف.سی با ده ها هزار شعبه در سراسر جهان روزانه حجم بسیار بالایی زباله تولید می کنند، سالانه میلیون ها تن جعبه غذا در شعب این رستوران ها بسته بندی می شود که تنها چند دقیقه مورد استفاده قرار گرفته و سپس دور انداخته می شود، مواد شیمیایی به کار رفته در این بسته بندی ها موجب از بین رفتن گازهای لایه ازن می شود، البته در کنار سایر تبعات زیست محیطی که برای طبیعت دارد.

همه ی این تخریب ها، نابودی محیط زیست، انقراض نسل موجودات زنده، گرم شدن کره زمین، دامن زدن به فقر، گرسنگی و محرومیت در کشورهای فقیرنشین و ... تنها و تنها برای زدن یک گاز به همبرگر مک دونالدز است. این بحثِ حمایت از رژیم صهیونیستی و کشتن کودکان غزه نیست، بحثِ خصومت امریکا با جمهوری اسلامی ایران و وضع تحریم های سنگین که گاه جان ایرانیان را نیز به مخاطره می اندازد هم نیست، این جا صحبت از زیاده خواهی و نفسانیات و شکم پرستی انسان است که برای تجربه یک همبرگر لذیذ حاضر است تنها سیاره ای که بر روی آن حیات وجود دارد را نیز نابود کند.






در این بین از موضوعاتی مانند نقض حقوق حیوانات همانند شیوه تهیه خوراک Foie Gras که در سال های اخیر خبرساز شده و نیز خبرهایی مانند استفاده شرکت پپسی از سلول های فراوری شده جنین های سقط شده(fetal cell in pepsi) و یا مسائلی مانند حاشیه های این شرکت ها در حوزه مسکن کشورهای میزبان و ... چشم پوشی می کنیم. همچنین در نظر نمی گیریم که محققان دانشگاه استنفورد دریافته اند که تبلیغات شرکت های غذایی کاملاً بر مغز کودکان اثر گذاشته و حتی درک آن ها از غذا و نیز قوه چشایی شان را تغییر می دهد، و یا اینکه تحقیقات گوناگون کوکاکولا را مسئول ایجاد دیابت و پوکی استخوان در کودکان معرفی کرده است.

خوراک Foie Gras – غذایی گران قیمت برای ثروتمندان که از طریق شکنجه وحشیانه غازها بدست می آید.








کودکان قربانیان اصلی مک دونالدز و کمپانی های حوزه غذا




کوکا استعمار جهان –Coca colonization

 

جهان مک – McWorld

البته آنچه که پیرامون مک دونالدز و سایر کمپانی هایی از این دست همانند کی.اف.سی گفته شد هرگز باعث نمی شود بخشی از هموطنان با شنیدن خبر افتتاح شعب این رستوران ها در کشور خوشحال نشده و یا ساعت ها جلوی درب رستوران هایی که تابلویی با نام این برندها دارند، صف نکشند، به هرحال برای برخی افراد زندگی چیزی نیست جز خور و خواب و خشم و شهوت ... اما می توان انتظار داشت مسئولان با تدوین قوانین منسجم و بیان دلایل مستدل پاسخ مردمی که دوست دارند در کشورشان غذای با کیفیت بخورند را بدهند حتی اگر ایشان در تعیین مصداق کیفیت و سالم بودن غذا اشتباه کنند. بسیاری از مردم ایران هنگامی که با ابعاد مختلف فعالیت این شرکت هایی آگاه شوند خود با حضور آن ها در کشور مخالفت خواهند کرد.

نبود قوانین منسجم و مشخص باعث می شود به عنوان مثال شرکت هایی مانند پپسی و کوکاکولا از یک طرف علیه ایران پیمان امضاء کرده و از طرف دیگر همچنان از بازار ایران کسب سود ببرند.










موسسه اتحاد علیه برنامه هسته ای ایران – پپسی و کوکاکولا از حامیان این موسسه هستند.




هنگامی که قانون "اجازه ثبت شعبه یا نمایندگی شرکت های خارجی" و یا "ضوابط فعالیت وارد کنندگان کالاهای سرمایه ای و مصرفی بادوام خارجی در کشور" را مطالعه می کنیم نه نشانی از حمایت از تولید ملی در آن ها می یابیم و نه روحی حماسی در آن حس می کنیم. به عقیده افرادی که در این حوزه فعالیت می کنند آیین نامه مشخصی برای برندها و شرکت های خارجی وجود ندارد. مقررات پراکنده بوده و نوعی سردرگمی برای افراد ایجاد می کند. در برخی حوزه ها نیز نگاه سلیقه ای حاکم بوده و کافی است فرد متقاضی نظر مساعد عده ای را جلب کند.

همچنین شفاف نبودن دلایل ممنوعیت حضور شرکت های امریکایی در ایران باعث می شود در حالیکه مک دونالدز ایرانیان را حتی از استفاده کامل از سایتش محروم می کند، در ایران برخی با آب و تاب از این کمپانی سخن گفته و به عنوان مثال مسئولان تیم ملی والیبال برای پاداش پیروزی ملی پوشان را به رستوران مک دونالدز می برند.



McDonald"s Internet Site Terms and Conditions




افتتاح اولین شعبه مک دونالدز در مسکو

گفته می شود شکست شوروی از آمریکا زمانی بود که مردم مسکو ساعت ها در صف افتتاح شعبه ی مسکو به انتظار نشستند. صفی که در تصویر فوق نشان داده شده است همان دلیلی است که باعث شده همیشه بحث حضور رستوران های امریکایی در ایران داغ باشد، به خصوص در سال های اخیر به علت افزایش یافتن کالاهای مصرفی خارجی در بازار ایران این مباحث پررنگ تر شده است. کالاهای مصرفی هیچ گاه در لیست تحریم ها قرار نمی گیرند چرا که این اقلام وابستگی را رقم می زنند، فرقی نمی کند نوشابه باشد یا شلوار یا ماهی تابه، مهم این است که این کالاها در بازار ایران باشند و سبک زندگی مردم را تغییر دهند.

درباره رستوران های امریکایی اهمیت این موضوع مضاعف است، بخصوص رستوران هایی مانند مک دونالدز و کی.اف.سی. درست است که هم اکنون این رستوران ها اعلام می کنند قصد افتتاح شعبه در ایران را ندارند و یا به عنوان مثال روزنامه هاآرتص در پایان سال 1390 پیرو انتشار خبر شعبه کی.اف.سی در ایران ابراز خشم می کند اما در زمان مناسب تمام این مخالفت ها رنگ می بازد، زمانی که مردم ایران آماده صف کشیدن برای استقبال از این برند ها شوند. هنوز مرحله ی آماده سازی افکار عمومی به انتها نرسیده است، در این مرحله هر از گاهی از طریق رسانه ها میزان حساسیت مردم و نخبگان نسبت به یک پدیده سنجیده می شود، زمانی که نتایج از مساعد بودن زمینه های لازم خبر دهند، آن گاه مرحله ی پیاده سازی شروع می شود. مرحله ای که بسیاری از دشمنان انقلاب اسلامی منتظر رسیدن به آن هستند.

در جهان مک(McWorld) همواره جای رزرو شده ای برای انسان ایرانی وجود دارد، چرا که پذیرش سبک زندگی مک دونالدی یعنی تسلیم در برابر کپیتالیسم امریکا.

مشرق نیوز


کلمات کلیدی :اقتصاد