سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوغات آنجلینا جولی

بسم الله الرحمن الرحیم

سوغات آنجلینا جولی برای دختران افغان+ عکس

آنجلینا جولی در راستای ماموریت خود یک مدرسه غیر دولتی دخترانه را در افغانستان تاسیس کرد، مدرسه ای که محور آموزشی خود را تعلیمات فمینیستی قرار داده است

به گزارش مشرق؛ پس از اشغال افغاستان و با گذشت زمان خارجی ها دریافتند که مقاومت اسلامی افغان ها، سرکوب شدنی نیست، برای همین آنها میدان نبرد خود از جنگ با اسلام گرایان را به جنگ با اسلام تغییر دادند. آنها در این جنگ جدید، با سلاح تهاجم فرهنگی به نبرد پرداختند، تهاجمی که هدف اصلی آن ایجاد نوعی "تحمیل فرهنگی" به ملت افغانستان بود. اشغالگران در این نبرد با ترویج مکاتب الحادی خود به دنبال ترویج اسلام هراسی و غرب گرایی در افغانستان هستند. از این رو ترویج و بسط تفکرات غربی بالاخص تفکر فمینسیتی در افغانستان مشهود است، تفکری که در آغاز در قالب قانون"منع خشونت علیه زنان"به صحنه آمد و حال با اعمالی همچون "آگاه سازی نسل جدید افغان ها" رو به گسترش است.

در حقیقت از آنجا که غرب از ایجاد نوع انقلاب ضد ارزشی در بین نسل بزرگ سال و جا افتاده افغان در سطوح حداکثری ناامید شده است، بدنبال شستشوی مغزی نسل جدید و کودکان و نوجوانان افغان است.


 

ابزارهای غرب
اشغالگران در راستای پروژه شستشوی مغزی و القای فرهنگی، به واسطه حضور گسترده خود در افغانستان از ابزارها و اهرم های متنوعی بهره می برند. ابزارهایی که دارای ابعاد درون مرزی و فرامرزی است و گاه به شکل رسمی ظاهر و گاه در قالب "کمک های بشردوستانه" وارد معرکه می شود. از این رو سعی می شود به پاره ای از ابزارهای اشغالگران اشاره شود:

1-قانون سازی
اشغالگران و متحدان افغان آن از طریق قوانین همچون "قانون منع خشونت علیه زنان" سعی می کنند نوعی مشروعیت ملی برای بسط تفکرات الحادی مورد نظر خود بدست آورند، تا از طریق آن از یک سو با ادله قانونی تفکرات مقابل را به زنجیر بکشند و از سوی دیگر برای تبلیغ فرهنگ مطلوب خود، فضای عمل ایجاد کنند.


 
     
2-مطرح کردن چهره های غرب گرا در افغانستان
غرب بدنبال این است که با توسل به شانتاژ مطبوعاتی و رسانه ای خود چهره های غرب گرا را در جامعه افغانستان مطرح کند و از طریق جلب توجه به سوی آنان "هژمونی فرهنگی" خود را پیش ببرد. برنامه ای که شاهد حی آن افرادی همچون عمر اکرم، محمد تقی خان بختیاری هستند.

3-ایجاد حرکت اجتماعی در افغانستان
از آنجا که اشغالگران، بالاخص انگلستان دارای بازوهای مطبوعاتی قدرتمندی در افغانستان هستند، آنها با سوء استفاده از جامعه افغانستان که جامعه نابالغی است که با یک کنش- واکنش های اجتماعی می توان آن را به تحرک درآورد، امیال خود را بر فضای رسانه ای افغانستان حاکم می کنند. برای مثال می توان به بازتاب "روز جهانی قیام یک میلیار نفر علیه خشونت علیه زنان" اشاره کرد که با استفاده از شور ناشی از تحرک آن به مانور تبلیغاتی پرداختند.




 
 
4-تعلیم مستقیم افغانستان
یکی از اهرم های جنگ فرهنگی اشغالگران علیه ملت مسلمان افغانستان، تعلیم و ترویج فرهنگ ضد ارزشی خود به طور مستقیم توسط عمّالشان است.

در حقیقت آنان سعی می کنند به عمّال تهاجم فرهنگی خود در قالب یک برنامه از پیش تعیین شده، نوعی مشروعیت بین المللی و بشر دوستانه دهند، در واقع سعی می کنند با دادن جوایزی همچون "نوبل"یا اعطای القابی همچون "سفیر صلح"برای ایادی خود توجه و مشروعیت لازم برای انجام ماموریتشان را تامین نمایند، می توان اوج این برنامه ریزی را در ساخت مدرسه توسط آنجلینا جولی دید.


 
 
ناتوی فرهنگی برای مشروعیت بخشی به جولی، در سال 2001 او را به عنوان سفیر حسن نیت و کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهدگان انتخاب کرد. در ادامه نیز جایزه اسکاری هم به او دادند تا هم شهرت حرفه ای برایش پدید آید و هم طعم بین المللی شدن را بچشد.

جولی اولین عملیات فرهنگی خود در جهان اسلام را در سال 1390با حضور در کمپ متواریان سوری در شهر آلتین ترکیه انجام داد. او مسئولیت جدی خود در عرصه فرهنگ سازی را در فرودین 1392با ساخت یک مدرسه دخترانه در افغانستان آغاز کرد.


     
ساخت مدرسه
آنجلینا جولی در راستای ماموریت خود یک مدرسه غیر دولتی دخترانه را در افغانستان تاسیس کرد، مدرسه ای که محور آموزشی خود را تعلیمات فمینیستی قرار داده است و در آن به دانش آموزان تعلیم داده می شود تا از سنین پائین تربیت خانوادگی و اصیل و قومیت خود را فراموش کرده و آموزش فمنیستی این مرکز را سرلوحه زندگی هایشان قرار دهند.

 

این مرکز با موسسه فمنیست راشایل آمریکا ارتباط مستقیم دارد و رسماٌ ارتباط هایی را برای همکاری با یکدیگر از آغاز شروع به کارش داشته و دارند.

آنجلینا جولی هدف از راه اندازی این مرکز به اصطلاح آموزشی را خدمت به زنان و دختران جنگ زده عنوان کرده و اعلام کرده که قصد دارد در آینده ای نزدیک فعالیت های خود را گسترش دهد و با حمایت سازمان های حقوق بشری مدارس و مراکز آموزشی بیشتری را در کشور جنگ زده افغانستان تاسیس کند.


 
ساخت این مدرسه بخشی از پروژه شبیخون فرهنگی در افغانستان است، زیرا تنها چند روز پس از تأسیس این مدرسه، از جولی خواسته شد که در برابر رهبران 8 کشور صنعتی در مورد وضعیت زنان افغانستان صحبت کند. او در به اصطلاح گزارش های خود تهدیدات علیه زنان را به بافت قومی، مذهبی و حتی پاره ای از مدیران سیاسی افغانستان نسبت می دهد، ادعا هایی که از برنامه بلند مدت غرب برای استفاده از جولی در نبرد فرهنگی افغانستان حکایت می کند.
 
ساخت مدرسه فمینیستی به معنای عزم غرب برای پرورش نسلی فمینیست و ضد اسلامی در افغانستان است، از سوی دیگر تاکید این مدرسه بر فراموش کردن هویت های قومی، خانوادگی و ... در کنار اتهامات جولی در مورد اقوام و فرهنگ افغان ها حکایت از وجود مجموعه ای از اهداف در استراتژی ناتوی فرهنگی برای غلبه بر فرهنگ اسلامی افغانستان دارد، که سعی می شود به بخشی از آن اشاره شود:

1-تضعیف پایگاه مذهب در افغانستان
مدرسه جولی و نقش آفرینی جدید این زن در نهادی بین دولتی، تمرکز خود را بر روی ضربه زدن به باورهای مذهبی قرار داده است. در حقیقت همان طور که در مانیفست این نهاد گفته شده، هدف این مدرسه تعلیم دختران بر پایه تعالیم فمینیستی و اجتناب از ارزش های سنتی است، از این رو محتمل است که تاسیس این مدرسه آغازی برای تشکیل شبکه های مختلف جهت القای تعالیم فمینیستی به دختران افغان باشد تا بدین وسیله ارزش های اسلامی در افغانستان تضعیف شوند.


 
2-برهم زدن بافت قومی افغانستان
تحمیل باورهای غربی، جامعه افغانستان را از حالت سنتی و فرهنگ بومی خود در می آورد، به دنبال این تحول سنت های قومی و قوم گرایی در افغانستان تضعیف می شود. این مسئله به طور مشخص در مدرسه جنسی جولی نمایان است، یکی از اصول این مدرسه القای عدم تاثیر پذیری از قومیت است. هدف اشغالگران این است که با تضعیف قوم گرایی در جامعه افغانستان، به تدریج نوعی در آمیختگی قومی در این کشور ایجاد خواهد شد که این مسئله از نفوذ ذاتی ایران و پاکستان در منطقه می کاهد.

 

راه اندازی و گسترش چنین مدارسی که تاکید دارند دختران نباید از مسائل قومی تاثیر بگیرند باعث می شود که ازدواج ها از حالت سنتی و قومی خود خارج شوند. در واقع در بیشتر مناطق افغانستان دختر با دستور و خواست پدر به خانه بخت می رود، از آنجا که در افغانستان نظام قبیله ای و قومی حاکم است تا کنون والدین یک دختر اجازه ازدواج یک دختر را با پسری از قومی دیگری نمی دادند اما با گسترش تفکرات فمینیستی این امر موجب تمرد دختران از کانون خانواده و در نتیجه در هم آمیختگی قومی می شود. این رویداد نیز باعث تقلیل تدریجی جمعیت شیعیان افغانستان می شود، زیرا که شیعیان افغانستان در اقلیت بوده و محدود به قوم هزاره این کشور می شوند اما با وصلت دختران هزاره با پسران اکثریت سنی این کشور بتدریج جمعیت شیعیان افغانستان کم خواهد شده و پسران اقلیت شیعه هم با وصلت خود با دختران سنی ، فقط از سرعت این تقلیل کم خواهند کرد.


 
3-تلقین توهم "رویای آمریکایی"
ذهن دختران افغان که بخاطر مجموعی از عوامل همچون اشغال، جنگ داخلی، بی ثباتی سیاسی و ... دچار نوعی خود کم بینی شده اند، هنگام روبرو شدن با هنرپیشه ای همچون آنجلینا جولی که برای چنین دخترانی به نوعی"بت " محسوب می شود، باعث بروز نوعی از خود گریزی در بین دختران افغان و پذیرش توهم "رویای آمریکایی"میان آنان می شود که این مسئله رشد نفوذ فرهنگی آمریکا در افغانستان را تشدید خواهد کرد.


     
4-موازی سازی با فرهنگ ایرانی
جامعه افغانستان به واسطه کثرت فارسی زبانانش، به طور ذاتی گرایش به فرهنگ و زبان و رسوم ایرانی دارد، این عامل از مجموع ظرفیت های ذاتی اعمال نفوذ ایران در افغانستان است اما در صورت قدرت یافتن این چنین مدارسی، به تدریج نفوذ ذاتی ایران در بخشی از نواحی افغانستان به حاشیه می رود.

 

در مجموع باید متذکر شد که عملیات های فرهنگی اشغالگران در راستای هراس غرب از افزایش نفوذ ایران و طالبان در پی تخلیه افغانستان در سال 2014 است. غرب بدنبال این است که با لطمه زدن به تفکرات مذهبی و فرهنگ بومی- قومی افغانستان از نفوذ ذاتی ایران و سایر نیروهای تاثیر گذار در آن منطقه بکاهد. غرب می خواهد با تحمیل فرهنگ خود، ارزش های اسلامی و بومی(که رنگ و بوی ایرانی نیز دارند) را تضعیف کند.

البته باید متذکر شد که تلاش های غرب برای جلوگیری از توسعه نفوذ ایران در افغانستان پس از 2014 میلادی فقط محدود به اعمال فرهنگی نمی شود. زیرا که اشغالگران در این اواخر با امتیازدهی گسترده به طالبان همچون باز کردن دفتر سیاسی طالبان در قطر، گفتگو کرزی با آنان و صحبت از اینکه طالبان هم می توان عضوی از جامعه افغانستان باشد و ... سعی می کنند زمینه سازی لازم برای اشغال فرهنگی افغانستان 2014 میلادی به بعد را تکمیل کنند، چرا که برای جلوگیری از نفوذ اسلام حقیقی در افغانستان باید اسلام سلفی طالبانی را در آن بسط و گسترش داد.

مشرق نیوز


کلمات کلیدی :تهاجم فرهنگی

انتخابات و اندیشکده های امریکایی

بسم الله و بالله

اندیشکده‌های آمریکایی درباره انتخابات ایران چه می‌گویند

نگاه اندیشکده‌های غربی به انتخابات ایران اگرچه منفی به‌نظر می‌رسد اما فاقد الگوی واحد و دچار پراکندگی است.


خبرگزاری فارس: اندیشکده‌های آمریکایی درباره انتخابات ایران چه می‌گویند

به گزارش خبرگزاری فارس، در تدوین سیاست‌های داخلی و خارجی کشورهای غربی، اندیشکده‌ها نقش مهمی دارند. اندیشکده‌ها مجموعه‌ای از متفکرین را در حوزه‌های مختلف تحت پوشش خود دارند که به تولید فکر می‌پردازند. برخی از تولیدات این نهادهای علمی، به‌صورت محرمانه در اختیار تصمیم‌گیران قرار می‌گیرد و برخی نیز علنا منتشر می‌شود.

اندیشکده‌ها در غرب نماد پیوند دانش و قدرت هستند. هرچند بین این معنا و معنای دانش – قدرتی که «میشل فوکو» مطرح کرد تفاوت‌های بسیاری وجود دارد اما به‌هر حال، اندیشکده‌ها را باید نماد عینی خدمت دانش به قدرت دانست.

از این منظر، اندیشکده‌ها و مواضعی که اتخاذ می‌کنند می‌توانند مهم تلقی شوند. با توجه به جایگاه این نهادهای علمی در خدمت قدرت، بعید است که در خصوص وقایع مهم ایران از جمله انتخابات ریاست‌جمهوری، اظهار نظری نکنند. می‌توانیم بگوییم که همه آنچه که این اندیشکده‌ها در خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تولید کرده‌اند، منتشر نشده است اما با بررسی آنچه منتشر شده است، می‌توان دست‌کم به رویکرد کلان آنها پی برد.

اندیشکده بروکینگز در تاریخ 20 مه، یادداشتی را به قلم «جواد صالحی اصفهانی» منتشر کرده است که مدعی است، مسائل اقتصادی یکی از مهم‌ترین مسائل در انتخابات آتی ایران خواهد بود. این یادداشت ضمن اشاره به تعدد کاندیداها و نظرات مختلف در میان آنها جامعه رای‌دهندگان ایران را مورد آنالیز قرار داده و نتیجه‌گیری کرده است که طبقه متوسط جامعه ایران تعیین‌کننده‌ترین نقش را در این انتخابات خواهد داشت. نقش طبقه متوسط در این انتخابات حتی از انتخابات ریاست‌جمهوری قبل نیز بیشتر است.

همین اندیشکده در همین تاریخ، یادداشت دیگری را به قلم «سوزان ملونی» منتشر کرده است که با اشاره نسبتا مبسوط به ناآرامی‌های پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 88 آغاز می‌شود.

ملونی بر این باور است که انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران پدیده‌ای مهم است که بر مقدرات کشور و روابط آن با جهان اثر می‌گذارد. وی در خصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری کشور نیز پیروزی اصلاح‌طلبان را در انتخابات امری بعید دانسته است. ملونی همچنین بر این باور است که انقلاب ایران از ابتدا در درون خود رقابت‌های جدی پرورانده است و این رقابت‌ها در این انتخابات نیز خود را نشان می‌دهند.

در همین تاریخ، اندیشکده آمریکن انترپرایز نیز یادداشتی را به قلم «مایکل روبین» منتشر کرده و درست در نقطه مقابل ملونی قرار گرفته است. روبین به‌عکس ملونی برای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران چندان اهمیتی قائل نیست و معتقد است که این انتخابات بیشتر تزیینی است و تاثیر چندانی بر مقدرات ایران ندارد.

همین اندیشکده در تاریخ 17 مه، یادداشتی را به قلم «ویل فولتون» منتشر کرده بود که به تعیین شاخص‌های مهم در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری کشورمان اختصاص داشت. فولتون میزان مشارکت، پیروزی اصول‌گرایان در انتخابات، احتمال شکل‌گیری اعتراض در انتخابات، مذاکرات هسته‌ای با غرب، مساله سوریه و حقوق بشر را مهم‌ترین شاخص‌ها در انتخابات آینده عنوان کرده است.

در همین تاریخ، شورای روابط خارجی آمریکا یادداشتی را به قلم «ری تکیه»، تحلیلگر خود منتشر کرد که می‌توان گفت تندترین یادداشت در تمام یادداشت‌های فوق‌الذکر بود. تکیه که به مواضع ضدایرانی شهره است، با نگاهی جزم‌گرا مدعی شده است که انتخابات در ایران اثری نداشته و رای مردم در مقدرات کشور بی‌تاثیر است.

از سوی دیگر، جواد صالحی اصفهانی در یادداشتی دیگر در بروکینگز ادعا کرده که انتخابات آینده ایران محکی برای سیاست‌های پوپولیستی دولت‌های نهم و دهم خواهد بود.

* جمع‌بندی مفاهیم

از میان شش یادداشت فوق که به‌عنوان نمونه انتخاب شده‌اند، حتی یک‌مورد هم نیست که نگاهی کاملا مثبت به انتخابات ریاست‌جمهوری ایران داشته باشد. جز یادداشت اول که جنبه تبیینی دارد، یادداشت‌های دیگر دارای جنبه‌های تجویزی قوی هم هستند.

از شش یادداشت، دو یادداشت از اساس انتخابات ریاست‌جمهوری کشورمان را زیر سوال می‌برند. یک یادداشت موردکاوی است. یک یادداشت تبیین جامعه آماری است. یک یادداشت به میزان اهمیت انتخابات ریاست‌جمهوری ایران اختصاص یافته و یادداشت دیگر، مسائل مهم در انتخابات را مطرح کرده است.

بر این اساس، تقریبا دو سوم مفاهیم مطرح شده در اندیشکده‌ها از نوعی پراکندگی نه‌چندان معنادار برخوردار است. این البته از اندیشکده‌ها بعید نیست چرا که تضارب آرای متفاوت در آنها امری بدیهی و پذیرفته‌شده است.

بر این اساس، به‌عکس غالب رسانه‌های غربی که از الگویی واحد علیه انتخابات ریاست‌جمهوری ایران پیروی می‌کنند، نمی‌توان الگویی واحد را در اندیشکده‌ها شناسایی کرد.

* لحن اندیشکده‌ها

لحن عموم یادداشت‌های فوق‌الذکر، لحنی نسبتا منفی است. هیچ‌کدام از این یادداشت‌ها نسبت به ایران و انتخابات آن نظری مثبت ندارند.

البته نباید هم انتظاری برای لحن مثبت از این اندیشکده‌ها داشت چرا که به‌هر حال خود را در برابر ایران می‌بینند، اما با توجه به وجهه علمی آنها می‌توان انتظار لحنی بی‌طرف از آنان را در ذهن پروراند.

نه‌تنها نمی‌توان لحن بی‌طرفانه علمی را به این یادداشت‌ها منتسب دانست، بلکه در برخی موارد و بالاخص یادداشت ری تکیه در شورای روابط خارجی، لحن هتاکانه به‌کار بسته شده است. تکیه از یکی از کاندیداهای اصول‌گرا با لحنی بسیار زشت یاد کرده و همچنین سیاه‌نمایی وضعیت ایران از سر و روی نوشتارش می‌بارد.

* فرجام

در مجموع، نگاه اندیشکده‌های غربی نیز چون رسانه‌های جریان غالب به انتخابات ایران نگاهی منفی است اما با توجه به وجهه علمی‌تر اندیشکده‌ها، عمق خصومت در آنها کمتر پدیدار می‌شود. همچنین اندیشکده‌های غربی نگاهی واحد را نسبت به انتخابات ریاست‌جمهوری ایران دنبال نکرده و پراکندگی آرا در بین آنها مشاهده می‌شود.

در میان اندیشکده‌ها، تندترین مواضع به شورای روابط خارجی آمریکا اختصاص دارد که نزدیک‌ترین اندیشکده به دستگاه سیاست خارجی آمریکا محسوب می‌شود.

فارس نیوز



کلمات کلیدی :انتخابات

دیپلماسی غذایی آمریکا در برابر ایران 1

از کی اف سی تا مک دونالد؛

دیپلماسی غذایی آمریکا در برابر ایران/ وقتی خودمان تولید ملی را قربانی می کنیم + عکس

هنگامی که قانون "اجازه ثبت شعبه یا نمایندگی شرکت های خارجی" و یا "ضوابط فعالیت وارد کنندگان کالاهای سرمایه ای و مصرفی بادوام خارجی در کشور" را مطالعه می کنیم نه نشانی از حمایت از تولید ملی در آن ها می یابیم و نه روحی حماسی در آن حس می کنیم.
  مشرق؛ چندی قبل سایت فیدیلو دروغ سیزده خود را به خبر افتتاح اولین شعبه رستوران مک دونالدز در ایران اختصاص داد، گرچه اغلب مخاطبان این سایت جعلی بودن این خبر را دریافتند، اما برخی کاربران اینترنتی با راست پنداشتن و پخش آن باعث شدند شایعه افتتاح شعبه مک دونالدز ایران در بخشی از جامعه منتشر شود.

     

 

همواره بحث حضور برندهای مختلف صنایع غذایی بین المللی و بویژه امریکایی در ایران با حاشیه های فراوان همراه بوده و شایعات مربوط به فعالیت این برندها نیز همیشه رونق داشته است. این صنایع که پس از پیروزی انقلاب اسلامی شعبه هایشان در ایران تعطیل شد در طول سه دهه گذشته بارها سعی کردند که مجددا وارد بازار ایران شده و فعالیت خویش را از سر گیرند. در این میان شرکت هایی که زودتر اقدام کردند، موفق شدند. این شرکت ها پیش از جنجالی شدن پرونده هسته ای ایران و شدت گرفتن تحریم ها و به آرامی برای حضور در بازار ایران برنامه ریزی کردند. هم اکنون بوفور می توان نام و نشان تجاری کوکاکولا، پپسی، نستله و مانند این ها را در ویترین فروشگاه ها، مغازه ها و در میان سفره ایرانی مشاهده کرد.




  

      

     

معمولاً حضور کمپانی ها و شرکت هایی که محصول محور هستند مانند تولیدکنندگان نوشیدنی، لوازم آرایشی و بهداشتی، ماشین آلات صنعتی، لوازم خانگی و ... آنچنان حاشیه ساز نشده است، چرا که این کمپانی ها پایگاه مستقل و مکان مشخصی داخل کشور نداشته اند، کارخانه های محدودی دارند و اغلب محصولات تولید شده در خارج کشور را به ایران وارد می کنند. همچنین به علت اینکه برخی از این شرکت ها در طول زمان و به مدد برنامه ریزی ها و سیاستگذاری هایشان داخل کشور پا گرفته اند، با وجود مخالفت های گسترده ای که در سال های گذشته با فعالیت آن ها در ایران شده است، هیچ خللی بر عملکردشان وارد نشده و همچنان به پیش می روند.




در سال های اخیر این حضور شکل دیگری به خود گرفته است، تبلیغات تلویزیونی، بیلبوردهای تبلیغاتی در جاده ها، بزرگراه ها، سطح شهر ها و شهرستان ها و ...، علائم تجاری برندهای خارجی همه جا وجود دارد، اگرچه این ظهور و بروزها پس از اعتراضات دغدغه مندان و دلسوزان در برخی حوزه ها کمرنگ شده است اما روزبروز بر ابعاد آن افزدوه می شود. با وجود فعالیت رو به رشد شرکت های مختلف که به آن ها اشاره شد، رستوران های امریکایی با وجود عطش برخی از افراد، هنوز در ایران حضور ندارند.



  

      

اواخر سال 1390 و نیمه اول سال 1391 به حاشیه سازی ها پیرامون حضور کی.اف.سی در ایران اختصاص داشت. کی.اف.سی و مک دونالدز همچون سایر کمپانی های امریکایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستشان از بازار ایران کوتاه شد. در سال های گذشته رستوران ها و فست فودهای زیادی با نام این برندها ایجاد شده است بطوریکه اغلب افرادی که تحت مانورهای رسانه ای برخی شرکت ها که مدعی نمایندگی این برندها هستند، قرار می گیرند، باور میکنند که ممنوعیت فعالیت آن ها برداشته شده و به زودی شعب متعددشان در ایران راه اندازی خواهد شد. گفته می شود که مک دونالد برای مدتی مجوز فعالیت در ایران را دریافت کرده بود که به علت مخالفت ها در اواخر سال 1370 فعالیتش را متوقف کرد. 

در اسفندماه سال 1390 افتتاح اولین شعبه کی.اف.سی در ایران به شکل وسیعی در رسانه های داخلی و خارجی بازتاب پیدا کرد. در جلسه ی مطبوعاتی صورت گرفته برای اعلام این افتتاح، مدیر عامل شرکت کیهان افتخار سینا عنوان کرد که توانسته اند طی یک پروسه 5 ساله و مبلغ هنگفتی سرمایه گذاری موفق به اخذ نمایندگی این رستوران معروف بین المللی در ایران شوند. علیزاده سپس از افتتاح 100 شعبه از این رستوران تا پایان سال 1391 و 500 شعبه در 5 سال آینده خبر داد. وی همچنین اعلام کرد شرکت هایی که تا پیش از این با نام کی.اف.سی در ایران فعالیت می کردند بزودی تعطیل خواهند شد، مگر آنکه از این شرکت درخواست نمایندگی کنند چرا که انجام کلیه امور از جمله اعطای نمایندگی به متقاضیان، تهیه و توزیع محصولات در کنار خرید و فروش تجهیزات و ماشین آلات به این شرکت واگذار شده است. در ادامه ی این نشست تاشیان مدیر امور شعب شرکت کیهان افتخار سینا از تقاضای 480 درخواست برای نمایندگی رستوران های کی.اف.سی در مناطق مختلف کشور خبر داد. 

سایت های اینترنتی گزارش دادند شرکت کی.اف.سی اعلام کرده از فرد یا گروهی که ادعای نمایندگی این رستوران را در ایران دارند، شکایت خواهد کرد و این شرکت قصد راه اندازی شعبه ای در ایران ندارد.






  

 

     

     

     

داستان به همین جا ختم نشد، در کنار فعالیت های رسانه ای شرکت کیهان افتخار سینا(کی.اف.سی!) که از صحت داشتن ادعاهای خود سخن می گفت و نیز حمایت برخی سایت ها از آن، شرکت دیگری ادعا کرد قبلاً نمایندگی انحصاری کی.اف.سی را در ایران دریافت کرده و ادعای شرکت فوق کذب است. شرکت کیهان افتخار سینا مدعی شد خبر شکایت کمپانی کی.اف.سی از این شرکت جعلی بوده و رسانه های فارسی زبان خارجی در کنار رسانه های داخلی آن را پرورانده اند و مسئولیت این اتفاقات را به دوش شرکت آفتاب مهتاب پاریز انداخت.


  

 

     

 

شرکت آفتاب مهتاب پاریز بدون هیاهوی رسانه ای در ابعاد آنچه که شرکت کیهان افتخار سینا برپا کرد، از چندسال قبل فعالیت خود را آغاز و شعباتی چند را در شهرستان های مختلف تأسیس نمود. این شرکت دامین http://www.irankfc.ir     را برای سایت خود انتخاب کرد. هنگامی که به این سایتِ در دست ساخت مراجعه می کنیم، مدرک معتبری از احراز نمایندگی در آن وجود ندارد، و در چند جا عنوان شده که این شرکت با روش کی.اف.سی اغذیه خود را آماده می کند: « شرکت رستورانهای زنجیره ای آفتاب و مهتاب پاریز با استفاده از شیوه پخت مرغ کنتاکی تحت فشار برگرفته از شیوه سرهنگ سندرز که امروزه بنام کی اف سی در جهان مرسوم می باشد و در این شیوه پخت از عالی ترین ادویه جات دنیا که دارای خاصیت دارویی نیز می باشند استفاده کرده و در کشور راه اندازی شده است.» 

همچنین شرایط اعطای نمایندگی درج شده در این سایت بسیار ساده بوده به قدری که مخاطب تعجب می کند گرفتن نمایندگی کی.اف.سی چقدر سهل و آسان است. 

 

شرایط اعطای نمایندگی شرکت رستوران های زنجیره ای آفتاب و مهتاب پاریز 

    1- داشتن ملک با حداقل مساحت 80 متر مربع برای کلان شهر ها و 150 متر مربع برای سایر شهر بصورت مالکیت، سرقفلی یا اجاره نامه 5 ساله دارای کلیه امتیاز های مورد نیاز شامل: برق 3 فاز، گاز تجاری، آب و چند خط تلفن  

    2- قابلیت تبدیل کاربری ملک به رستوران به جهت اخذ مجوز های لازم  

    3- قابلیت نصب انواع سیستم های تهویه ای در محل  

   4- توان سرمایه گذاری به جهت استاندارد سازی ملک، تجهیز و خرید ماشین آلات پخت و آماده سازی

5- مجاورت ملک در یکی از خیابان اصلی و پر تردد شهر با اولویت وجود پارکینگ برای خودروهای سواری

6- عدم فعالیت مشابه در مجاورت ملک و یا در محل مورد نظر

7- تابعیت کشورجمهوری اسلامی ایران

8- عدم سوء پیشه کیفری (متقاضی)

9- داشتن حداقل مدرک تحصیلی دیپلم (متقاضی)

10- آشنایی نسبی با نوع فعالیت و داشتن پیش زمینه های مناسب

11- قبولی در مصاحبه مربوطه





مشخص است که این شرکت صرفاً برای کسب سود از عنوان کی.اف.سی استفاده کرده است، البته با زیرکی هیچ گاه خود را نماینده و شعبه ای از شرکت مطرح نکرده بلکه از عبارات "با رعایت کلیه استانداردهای برند جهانی KFC" و "نماینده انحصاری محصولات KFC در ایران" استفاده کرده است. دعواها و مجادله های رسانه ای دو شرکت کیهان افتخار سینا و آفتاب مهتاب پاریز در تابستان 1390 ادامه پیدا کرد اما گویا هرگز صورت حقوقی و قانونی پیدا نکرد، شاید چون هیچ کدام از طرفین مدرک معتبری نداشتند و تنها در مصاحبه ها از وجود این مدارک سخن می-گفتند.






بخشی از نامه ی منتشر شده از شرکت آفتاب مهتاب پاریز




بخشی از جوابیه کیهان افتخار سینا

ادعاهای این دو شرکت باعث شد در برخی رسانه ها به این موضوع که کدام یک نماینده واقعی است پرداخته شود، برخی از کاربران اینترنتی نیز در میان گیج شده و به دنبال پاسخ سوال فوق افتادند اما مخاطبان حرفه ای تر، به این جنجال ها اهمیت نداده و اساس این اخبار را پس از اعلام شکایت شرکت مادر جدی نگرفتند.

نتیجه آنکه در بهمن سال 1391 مرکز امور اصناف و بازرگانان در اطلاعیه ای فعالیت شرکتی تحت عنوان کی اف سی (طبخ مرغ سوخاری) در ایران را غیرقانونی اعلام کرد. در این اطلاعیه آمده است: «فعالیت شعبات و شرکت مذکور(کی اف سی)، تخلف و تقلب در کسب و کار محسوب شده و به شدت با آن برخورد خواهد شد.» پیشتر نیز در شهریورماه 1391 معاون توسعه‌ی بازرگانی داخلی وزیر صنعت، معدن و تجارت با اعلام اینکه تأسیس و واگذاری شعب کی.اف.سی غیرقانونی است، در این باره گفت: «بعید است رستورانی با برند آمریکایی KFC بتواند در ایران فعالیت کرده و مجوز این کار را دریافت کند. ... مرکز امور اصناف و بازرگانان ایران به هیچ عنوان اجازه فعالیت برندهای آمریکایی در ایران را صادر نخواهد کرد.»



هیاهویی برای هیچ! حدود یکسال زمان برخی افراد جامعه و رسانه صرف پرداختن به موضوعی بود که در نهایت نیز غیرقانونی بودن آن اعلام شد. اما چرا حضور رستوران های امریکایی در ایران اینقدر جنجالی و حاشیه ساز است؟ برخی افراد با مطرح کردن اهمیت کیفیت غذا از حضور این رستوران ها در ایران حمایت کرده و مشتاق حضور آن ها در ایران هستند، البته با توجه به اثرات مضر محصولات مک دونالد به نظر می رسد برخی افراد صرفاً به طعم خوردنی ها اهمیت می دهند و همچون کودکان کیفیت را معادل طعم می دانند. برخی دیگر نیز مانند همه ی غرب دوستان و غرب گرایان تنها اسیر نام و شهرت این رستوران ها بوده و همین که تابلوی مک دونالدز یا کی.اف.سی در بالای ساختمانی در ایران نصب شود، برایشان غرور ملی است.

*********

- خوشمزس، خیلی عالیه، من توی چند تا کشور دیگه خوردم، ایران بیاد اولین مشتریش خودمم؛

- عاشقشم، دیگه واسه خوردنش تا دبی نمیرم؛ غذاهای کِی اِف سی رو نخوردین که بفهمین چه خبره.... شُعبش حالا کجا هست؟ من چیکار به سیاست دارم. کی اف سی رو بچسب.

- چطور میشه که نوشابه های فانتا و آب معدنی تحت لیسانس نستله و کوکاکولا در کشور تولید میشه ولی KFC نه؟ چرا همیشه مرگ برای همسایه خوبه

- بالاخره یکی از بهترین فست فودهای جهان اومد تو ایران شروع به فعالیت کرد. عالیه. امیدوارم در روند افتتاح شعبه های دیگرش موفق باشه و به امید حضور برندهای دیگر برتر جهان در ایران عزیز...

- خیالم راحته در قبال پولی که پرداخت کردم غذای سالم و با کیفیتی خوردم .

- چقدر خوبه که مسئولین از افرادی که برای راه اندازی رستوران های کی اف سی در ایران سرمایه گذاری کردن بیشتر حمایت کنن تا اونا با خیال راحت تری به کار شون ادامه بدن.

- امروز که به اتفاق خونواده ، میهمون رستوران کی اف سی بودم خیلی خوش گذشت و می بینین که همه راضی هستن .

- شنیدم مدیریت رستوران های کی اف سی در ایران بر عهده شرکتی به اسم کیهان افتخار سینا هستش، من از مدیران این شرکت گله مندم چون مجبور شدم از غرب تهران بیام شرق تهران، تا از غذای رستوران کی اف سی استفده کنم ، چرا در همه مناطق تهران شعبه دائر نمی کنن تا ما دسترسی راحت تری داشته باشیم .

- چقدر خوبه که مسئولین شرکت کیهان افتخار سینا شعار مشتری مداری خودشون رو در همه حوزه ها از گفتار به عمل تبدیل کنن . به عقیده من تا مادامیکه رستوران های کی اف سی به اندازه کافی در سطح شهر تهران ایجاد نشه و همینطور در دیگر مناطق کشور، مدیران این شرکت خیلی نمیتونن شعار مشتری مداری سر بدن.

- اولاً خوشحالم که برند کی اف سی در ایران فعالیت خودشو شروع کرده، خوشبختانه مدیران شرکت کیهان افتخار سینا بر خلاف رستوران های کی اف سی در خارج، دارن تلاش می کنن ارائه خدمات در این رستوران ها مطابق با فرهنگ کشورمان و ذائقه ایرانیان باشه و برای این کار یه سری از منوهای کمپانی کی اف سی را در ایران عرضه نمی کنن، که به عقیده من کار خیلی خوبیه. ثانیاً همه باید قبول داشته باشیم که مسئولین بایستی اجازه بدن تا برندهای خارجی در صنوف مختلف وارد کشور بشن، چون حضور اونها محسنات زیادی داره، یکی اینکه ایجاد اشتغال می کنه، دوم اینکه باعث شکستن انحصار میشه یعنی اینکه دیگه یه مارک بخصوص توی اون صنف نمیتونه یکه تازی بکنه و سوم اینکه باعث کاهش قیمت و افزایش کیفیت خدمات میشه و این یعنی برد مشتریان .

                          نظرات منتشر شده از مشتریان کی.اف.سی  ایران در سایت های حامی این جریان

ادامه دارد...

مشرق نیوز


کلمات کلیدی :اقتصاد

دیپلماسی غذایی امریکا در برابر ایران

قسمت دوم...

برخی افراد نیز با معیار قرار دادن کی.اف.سی تلاش می کنند با مطرح کردن این نام برای کار و تلاش خود اعتبار کسی کنند، این افراد شبیه بسیاری از دانشگاهیان و تکنسین ها عملکرد، اهداف و نتایج فعالیت خود را تنها با متر و استانداردهای غربی اندازه گیری می کنند. برای نمونه بخش هایی از مصاحبه مدیر عامل شرکت کیهان افتخار سینا در تاریخ 4 تیرماه 1390 را مرور می کنیم:  

    « علیزاده، مدیرعامل شرکت کیهان افتخار سینا در باره مشکلات پیش روی خود برای راه اندازی KFC     در ایران می گوید: «من دوست دارم پرچمدار رستوران داری مدرن در ایران باشم. من دوست دارم اولین کسی باشم که یک تحول عمده در صنعت مواد غذایی کشور ایجاد کرده است. من می خواهم اولین کسی باشم که در ایران در حوزه تولید و عرضه محصولات غذایی وارد حوزه برندینگ شده است. برندینگ فقط یک اسم نیست و KFC     فقط یک تابلو ندارد که ما با آن عکس یادگاری بیاندازیم. KFC     دنیایی از استانداردها و دریایی از خدمات است. رستوران داری یکی از حوزه های فعالیت KFC     است. برای KFC     رعایت معیارهای کیفی و روش صحیح پخت مرغ مهم است. مرغی که پودر کمتری در پخت آن استفاده شود، طعم بهتری بدهد، در زمان کمتری بپزد و روغن کمتری برای پخت آن مصرف شود. KFC     فقط یک اسم نیست بلکه یک راه و روش است». 

    «یک مشکل دیگر در این زمینه، نگاه سیاسی است که به فعالیت های اقتصادی و از جمله فعالیت-های شرکت KFC     وجود دارد. اصلا نگاه سیاسی بایستی از روی بسیاری از امور برداشته شود. به علاوه، ما سال هاست که در ایران تعداد زیادی برند خارجی در حوزه های مختلف داریم. به عنوان مثال هم اکنون این همه برند غیر ایرانی در صنعت پوشاک فعال هستند. آیا واقعا فعالیت آنها باعث شده که صنعت پوشاک کشور فلج شود؟ اگر صنعت پوشاک فلج شده است پس چرا از فعالیت برندهای خارجی پوشاک جلوگیری نمی شود؟ در صنعت مواد خوراکی هم برندهای خارجی زیادی هم اکنون در کشور فعال هستند». 

علیزاده در مورد اینکه راه اندازی و گسترش KFC     چه منافعی برای ایران به همراه خواهد داشت، چنین بیان می دارد:« ما فعالیت هایی مثل مرغداری، تولید روغن با فرمول ویژه، لوازم و ملزوماتی مثل کاغذ و چاپ و بسته بندی، حمل و نقل، فرآوری پودر و مواد اولیه غذایی مخصوص را خودمان در داخل کشور انجام می دهیم و هر یک از این فعالیت ها برای کشور اشتغالزایی و درآمدزایی به همراه دارد. من همیشه این جمله مقام معظم رهبری را در ذهن دارم که فرمودند ما در شرایط تحریم به خود کفایی می رسیم. شرکت کیهان افتخار سینا مضایق و سختی های زیادی را تحمل کرد اما بالاخره ما هم به نوعی به خودکفایی رسیدیم. البته برخی مواد اولیه پودرها ازخارج وارد می شود اما در ایران با مواد دیگری ترکیب و فرآوری می شود. مثلا به آن زعفران تولید ایران اضافه می کنیم.  

 

    «و مهم ترین نکته این است که درست است شرکت کیهان افنخار سینا نمایندگی یک کمپانی معروف مواد غذایی را گرفته، اما در واقع به غیر از نام KFC     همه چیزش ایرانی است. هم سرمایه اش و هم نیروی کارش. لذا در سالی که «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ملی» نامیده شده، شایسته است تا حمایت بیشتری از این تولید و سرمایه و کار ایرانی و ملی به عمل آید.» 

ملاحظه می شود مدیرعامل شرکت کیهان افتخار سینا(کی.اف.سی) این شرکت را کاملاً ایرانی می داند، شرکتی ایرانی که تنها نامش KFC     است. به واقع چرا این چنین است؟ آیا این شرکت نمی توانست استانداردهای لازم را رعایت کند بدون اینکه از نام یک برند خارجی استفاده نماید؟ درست است که اغلب عوام جامعه و حتی بخشی از خواص آن به دنبال مارک ها و برند ها هستند، اما آیا وجود یک فرهنگ غلط دلیل دامن زدن به آن می شود؟ آیا این شرکت الا و لابد باید نام خود را به گونه ای انتخاب می کرد که مخفف آن کی.اف.سی را بسازد؟ افرادی که اصرار دارند این برندها در ایران حضور پیدا کنند آیا به ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن اشراف دارند؟ مردمی که برای خوردن غذای این رستوران ها صف می کشند چرا غرور ملی را در تابلوی یک برند خارجی می دانند و حاضرند برای خوردن غذایی با طعم بهتر عزت کشور خود را زیر پا بگذارند؟


  

     

حتی اگر نگاه سیاسی و ایدوئولوژیکی به حضور کمپانی های امریکایی در ایران نداشته باشیم، چطور می توانیم از مضرات و تبعات منفی فعالیت این شرکت ها در نقاط مختلف جهان چشم بپوشیم؟ سال گذشته فضای رسانه ای کشور تحت تأثیر شایعه حضور کی.اف.سی در ایران قرار گرفت، انتظار می رود قدم بعدی مطرح کردن بحث فعالیت مجدد مک دونالدز در ایران باشد. درباره مک دونالد به عنوان نماد امریکایی سازی بسیار سخن گفته شده است. مک دونالدز به عنوان بزرگترین رستوران زنجیره ای جهان با 33 هزار شعبه روزانه غذای 1درصد از جمعیت کره زمین را پوشش می دهد. طبیعتاً این رستوران زنجیره ای از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی است چرا که بدون همسو شدن با آرمان های صهیونیسم نمی توان چنین فعالیت گسترده ای را در اقصی نقاط جهان صورت داد.  

     

کشورهایی که مک دونالدز در آن ها شعبه دارد. 

مک دونالدز به عنوان نماد کپیتالیزم امریکایی از منابع کشورهای فقیر بهره کشی کرده و در کنار دامن زدن به مصرف گرایی نقش مهمی در شیوع چاقی در کشورهای پیشرفته و بخصوص امریکا ایفا می کند. سالانه بیش از 300 هزار نفر در امریکا در اثر مصرف فست فودها می میرند. مک دونالدز مهم ترین برند در حوزه فست فود در جهان است و با سیاستگذاری های خود و تبلیغات فراوان کودکان و نوجوانان بسیاری را جذب این نوع غذاها می کند. در سال 2004 کودکان دلقک مک دونالدز را بیش تر از تصویر مسیح و جرج بوش می شناختند. 

مخالفت های جهانی با تبعات منفی مک دونالدز به حدی بوده است که روز 16 اکتبر به عنوان روز جهانی ضد مک دونالدز نامگذاری شده است. 

    

تبلیغات مک دونالدز کودکان را هدف اصلی خود گرفته است.



اما مک دونالدز تنها کمپانی امریکاییِ تهدید کننده ی زندگی بشر نیست. اغلب کمپانی های فعال در عرصه صنایع غذایی با حفظ خلق و خوی امپریالیستی امریکایی ها ضمن نابودی منابع طبیعی کشورهای فقیر هم محیط زیست را نابود می کنند هم دامنه های نفوذ استعماری نرم را گسترش می دهند. غول های چند ملیتی بویژه بزرگان صنایع غذایی جهان نقش مهمی در تخریب جنگل ها، نابودی اراضی کشاورزی، تولید زباله و ... دارند. فقیرترین کشورها محصولات کشاورزی و دامی خود را به ثروتمندترین کشورها ارسال می کنند، در حالی که بیشترین مرگ و میر و سوء تغذیه کودکان نیز در همین کشورها اتفاق می افتد. میلیون ها هکتار از زمین های قابل کشت در کشورهای فقیر به تولید مواد لازم برای فربه تر کردن دام و یا محصولاتی مانند چای، قهوه و توتون اختصاص دارد. در کشورهای امریکای لاتین برای تغذیه دام هایی که گوشت مورد نیاز مک دونالدز و سایر کمپانی هایی از این دست را تولید می کنند، از دانه های غلات استفاده می شود.


دام ها گاه تا ده برابر انسان دانه و سویا مصرف می کنند، این یعنی پروتئین گیاهی کمتر برای مردم کشورهای فقیرنشین. بنا بر محاسبات انجام گرفته از 145 میلیون تن دانه غلاتی که خوراک دام ها می گردد، تنها 21 تن گوشت و محصولات جانبی تولید می شود، که این نشان می دهد سالانه 124 میلیون تن غلات به ارزش 20 میلیارد دلار امریکا به هدر می رود، در حالیکه این مبلغ می تواند خوراک، پوشاک و امکانات اولیه زندگی را برای بسیاری از مردم فقیر جهان فراهم کند.

از طرف دیگر شرکت های چندملیتی نقش مهمی در تخریب جنگل های نواحی مختلف کره زمین دارند. در این میان نقش مک دونالدز با تخریب بخش وسیعی از جنگل های آمازون به عنوان ریه های کره زمین از سایرین پررنگ تر و خطرناک تر است، به طوری که برآورده ها از نابودی کامل این جنگل ها در طی 50 سال آینده خبر می دهد. کارشناسان معتقدند نابودی زمین های این منطقه در هر پنج ساعت، به انقراض نسل یکی از انواع و گونه های حیوانی، گیاهی یا حشرات می انجامد. جنگل های آمازون برای 5 میلیون سال از هرگونه تجاوز و تخریب انسان در امان بوده و نیمی از گونه های مختلف حیات در کره زمین، در این جنگل ها قرار دارند. مک دونالدز طی نیم قرن وسعتی بیش تر از مساحت فرانسه و پرتقال را در میان نواحیه استوایی آمازون نابود کرده است.

همچنین کمپانی هایی نظیر مک دونالدز و کی.اف.سی با ده ها هزار شعبه در سراسر جهان روزانه حجم بسیار بالایی زباله تولید می کنند، سالانه میلیون ها تن جعبه غذا در شعب این رستوران ها بسته بندی می شود که تنها چند دقیقه مورد استفاده قرار گرفته و سپس دور انداخته می شود، مواد شیمیایی به کار رفته در این بسته بندی ها موجب از بین رفتن گازهای لایه ازن می شود، البته در کنار سایر تبعات زیست محیطی که برای طبیعت دارد.

همه ی این تخریب ها، نابودی محیط زیست، انقراض نسل موجودات زنده، گرم شدن کره زمین، دامن زدن به فقر، گرسنگی و محرومیت در کشورهای فقیرنشین و ... تنها و تنها برای زدن یک گاز به همبرگر مک دونالدز است. این بحثِ حمایت از رژیم صهیونیستی و کشتن کودکان غزه نیست، بحثِ خصومت امریکا با جمهوری اسلامی ایران و وضع تحریم های سنگین که گاه جان ایرانیان را نیز به مخاطره می اندازد هم نیست، این جا صحبت از زیاده خواهی و نفسانیات و شکم پرستی انسان است که برای تجربه یک همبرگر لذیذ حاضر است تنها سیاره ای که بر روی آن حیات وجود دارد را نیز نابود کند.






در این بین از موضوعاتی مانند نقض حقوق حیوانات همانند شیوه تهیه خوراک Foie Gras که در سال های اخیر خبرساز شده و نیز خبرهایی مانند استفاده شرکت پپسی از سلول های فراوری شده جنین های سقط شده(fetal cell in pepsi) و یا مسائلی مانند حاشیه های این شرکت ها در حوزه مسکن کشورهای میزبان و ... چشم پوشی می کنیم. همچنین در نظر نمی گیریم که محققان دانشگاه استنفورد دریافته اند که تبلیغات شرکت های غذایی کاملاً بر مغز کودکان اثر گذاشته و حتی درک آن ها از غذا و نیز قوه چشایی شان را تغییر می دهد، و یا اینکه تحقیقات گوناگون کوکاکولا را مسئول ایجاد دیابت و پوکی استخوان در کودکان معرفی کرده است.

خوراک Foie Gras – غذایی گران قیمت برای ثروتمندان که از طریق شکنجه وحشیانه غازها بدست می آید.








کودکان قربانیان اصلی مک دونالدز و کمپانی های حوزه غذا




کوکا استعمار جهان –Coca colonization

 

جهان مک – McWorld

البته آنچه که پیرامون مک دونالدز و سایر کمپانی هایی از این دست همانند کی.اف.سی گفته شد هرگز باعث نمی شود بخشی از هموطنان با شنیدن خبر افتتاح شعب این رستوران ها در کشور خوشحال نشده و یا ساعت ها جلوی درب رستوران هایی که تابلویی با نام این برندها دارند، صف نکشند، به هرحال برای برخی افراد زندگی چیزی نیست جز خور و خواب و خشم و شهوت ... اما می توان انتظار داشت مسئولان با تدوین قوانین منسجم و بیان دلایل مستدل پاسخ مردمی که دوست دارند در کشورشان غذای با کیفیت بخورند را بدهند حتی اگر ایشان در تعیین مصداق کیفیت و سالم بودن غذا اشتباه کنند. بسیاری از مردم ایران هنگامی که با ابعاد مختلف فعالیت این شرکت هایی آگاه شوند خود با حضور آن ها در کشور مخالفت خواهند کرد.

نبود قوانین منسجم و مشخص باعث می شود به عنوان مثال شرکت هایی مانند پپسی و کوکاکولا از یک طرف علیه ایران پیمان امضاء کرده و از طرف دیگر همچنان از بازار ایران کسب سود ببرند.










موسسه اتحاد علیه برنامه هسته ای ایران – پپسی و کوکاکولا از حامیان این موسسه هستند.




هنگامی که قانون "اجازه ثبت شعبه یا نمایندگی شرکت های خارجی" و یا "ضوابط فعالیت وارد کنندگان کالاهای سرمایه ای و مصرفی بادوام خارجی در کشور" را مطالعه می کنیم نه نشانی از حمایت از تولید ملی در آن ها می یابیم و نه روحی حماسی در آن حس می کنیم. به عقیده افرادی که در این حوزه فعالیت می کنند آیین نامه مشخصی برای برندها و شرکت های خارجی وجود ندارد. مقررات پراکنده بوده و نوعی سردرگمی برای افراد ایجاد می کند. در برخی حوزه ها نیز نگاه سلیقه ای حاکم بوده و کافی است فرد متقاضی نظر مساعد عده ای را جلب کند.

همچنین شفاف نبودن دلایل ممنوعیت حضور شرکت های امریکایی در ایران باعث می شود در حالیکه مک دونالدز ایرانیان را حتی از استفاده کامل از سایتش محروم می کند، در ایران برخی با آب و تاب از این کمپانی سخن گفته و به عنوان مثال مسئولان تیم ملی والیبال برای پاداش پیروزی ملی پوشان را به رستوران مک دونالدز می برند.



McDonald"s Internet Site Terms and Conditions




افتتاح اولین شعبه مک دونالدز در مسکو

گفته می شود شکست شوروی از آمریکا زمانی بود که مردم مسکو ساعت ها در صف افتتاح شعبه ی مسکو به انتظار نشستند. صفی که در تصویر فوق نشان داده شده است همان دلیلی است که باعث شده همیشه بحث حضور رستوران های امریکایی در ایران داغ باشد، به خصوص در سال های اخیر به علت افزایش یافتن کالاهای مصرفی خارجی در بازار ایران این مباحث پررنگ تر شده است. کالاهای مصرفی هیچ گاه در لیست تحریم ها قرار نمی گیرند چرا که این اقلام وابستگی را رقم می زنند، فرقی نمی کند نوشابه باشد یا شلوار یا ماهی تابه، مهم این است که این کالاها در بازار ایران باشند و سبک زندگی مردم را تغییر دهند.

درباره رستوران های امریکایی اهمیت این موضوع مضاعف است، بخصوص رستوران هایی مانند مک دونالدز و کی.اف.سی. درست است که هم اکنون این رستوران ها اعلام می کنند قصد افتتاح شعبه در ایران را ندارند و یا به عنوان مثال روزنامه هاآرتص در پایان سال 1390 پیرو انتشار خبر شعبه کی.اف.سی در ایران ابراز خشم می کند اما در زمان مناسب تمام این مخالفت ها رنگ می بازد، زمانی که مردم ایران آماده صف کشیدن برای استقبال از این برند ها شوند. هنوز مرحله ی آماده سازی افکار عمومی به انتها نرسیده است، در این مرحله هر از گاهی از طریق رسانه ها میزان حساسیت مردم و نخبگان نسبت به یک پدیده سنجیده می شود، زمانی که نتایج از مساعد بودن زمینه های لازم خبر دهند، آن گاه مرحله ی پیاده سازی شروع می شود. مرحله ای که بسیاری از دشمنان انقلاب اسلامی منتظر رسیدن به آن هستند.

در جهان مک(McWorld) همواره جای رزرو شده ای برای انسان ایرانی وجود دارد، چرا که پذیرش سبک زندگی مک دونالدی یعنی تسلیم در برابر کپیتالیسم امریکا.

مشرق نیوز


کلمات کلیدی :اقتصاد

آواتاریسم در زندگی - 1

بسم الله و بالله

نیم نگاهی به آواتاریسم در زندگی دوم  

همپوشانی بین سیستم سایبرنتیکی با سیستم ها مکانیکی ، بیولوژیکی و ار گانیکی سیستم انسان سیبورگ را تشکیل می دهد.انسان سایبورگ شده بسیاری از دغدمندی ها و مسائل روزمره خود را با اتکاء به توان مندی ها و ذهن خود بر طرف نمی کند بلکه با استفاده از کامپیوتر ها، دستگاه های رکوردر، موبایل و این قبیل شقوق الکترونیکی به انجام امور روزمره می پردازد.

مشرق؛ در بخش اول این مقاله به مقدمات آواتاریسم در زندگی دوم پرداخته شد.اکنون بخش دوم این مقاله تقدیم می شود.

هندوئیسم:
هندوئیسم، هندوگرایی یا آئین هندو قدمتی سه هزار ساله داشته و پس از مسیحیت و اسلام سومین دین بزرگ جهان است. هشتاد درصد از جمعیت 1. 2 میلیاردی هندوستان پیرو آیین هندو هستند و حدود 30 میلیون نفر دیگر از پیروان آن در دیگر کشورها زندگی می‌کنند.


     

هندوئیسم را نمی‌توان برپایه یک اقتدار یا باور ریشه‌گرفته از یک موجودیت روحانی یا یک کتاب مقدس تعریف کرد. هندوان مفهوم یکتاپرستانه «خدای خدایان» را می‌شناسند، و اغلب هنگامی که از خدا سخن می‌گویند به یک رب‌النوع خاص هندو اشاره دارند، اما هندوئیسم، متضمن چندخداپرستی و فرقه‌گرایی است. بنابراین، هندوان با اعتراف ضمنی به محدودیت دانسته‌های انسان، توافق کرده‌اند که درباره اصول عقاید توافق نداشته باشند. در نتیجه هندوئیسم بیشتر بر کردار تاکید دارد تا بر عقیده؛ و زیربنای اخلاقی آن تکثّری تقریباً نامحدود دارد.

کلید فهم زندگی دینی هندوها کثرت است، در هندوییسم وحدت نیست، «بنیادگذار» ندارد، نه عقیده‌ی یگانه‌یی دارد و نه کتاب مقدس یگانه‌یی که همگان پذیرفته باشند، نه قانون‌نامه‌ی اخلاقی یا نظام الهی یگانه‌یی، یا مفهوم یگانه‌یی از خدا که محور باشد.




هندوییسم هم دارنده‌ی ‌کیش‌های بومی کوچکی است که شاید فقط در چند روستا شناخته شده باشند و هم فرقه‌های بزرگی چون آیین وَیشنَوَه Vaishnavism یا آیین ویشنوُ ( ویشنوُ)، آیین شَیوَه Shaivism یا آیین شیوا ( شیوا) که میلیون‌ها پیرو، اسطوره‌شناسی‌های غنی، معابد، شمایل‌نگاری‌ها و الهیات خاص خود را دارند که هر یک از آن‌ها را می‌توان به‌جای خود یک «دین» خواند.

آیین هندو مشتمل بر آیین هاى محلى و سنت هایى اعتقادى و عبادى است، امّا به مانند ادیان آسمانى، داراى پیامبرى مشخص و آیین عبادى واحدى نیست. به همین سبب نمى توان از این آیین تعریفى دقیق و کامل ارائه داد، تنها مى توان گفت: آیین هندو برآیندِ اندیشه هاى گوناگونى است که رهروان هندى را ارضاء مى کند. لایه هاى درونى این آیین بسیار متفاوت تر از ظاهر آن است گرچه در طول سالیان، دستخوش آشفتگى ها و گرایش هایى چون گوشه گیرى و بت پرستى نیز شده است. این آیین، احساسات دینى و عواطف مذهبى را تا حدى داراست. آنچه در این آیین از اهمیتى ویژه برخوردار است، سنه تنه درمه (Sana¨tana-Dharma) یک قانون جهانى است و همه ایجاد و ابقا و افناى جهان و جهانیان مطابق این قانون است.

گستردگى آیین و سنن عبادى هندوئیسم، موجب پدید آمدن متون فراوانى گشته است. از آن جمله مى توان به گیتا اشاره کرد. گیتا در قالب هجده بخش و هفتصد شعر تنظیم گردیده است. این اثر که ترکیبى از آموزه هاى فلسفى سانکیه ، است، تأثیر فراوانى بر زندگى مذهبى هندیان دارد، به گونه اى که هیچ کتابى تا این حد بر آنان تأثیر ننهاده است.

هندو، هم مذهبی ساده و ابتدایی است و هم مذهبی پیچیده و فلسفی. هر فردی از هر طبقه جامعه می تواند به آن بگرود و از آن استفاده کند. در جامعه هندو، هم عارفانی هستند که به مقصد عالی رسیده اند و هم عامیانی هستند که هنوز قدمی در راه مذهب برنداشته اند. هندوییسم دستورات اخلاقی داشته و معتقد به افراط و تفریط در هیچ کاری نیست بلکه میانه روی را توصیه می کند.



 
اخلاق اساسی هندوییسم، بر پایه طهارت، ضبط نفس، آزادی، راستی و بی آزاری است. بسیاری تصور می کنند که هندوییسم یعنی ریاضت، اما چنین نیست.

هندوییسم اصرار ندارد که پیروانش امیال نفسانی را به کلی سرکوب کنند. این تفکر مورد تایید پیروان مذاهب جین((Jain و بودا (Buddha) است اما هندوییسم پیروانش را به ازدواج و تشکیل خانواده ترغیب  کرده و یکی از مراحل برهمنی نیز ازدواج می باشد. هندوییسم می گوید، بشر ناآگاه است و نمی داند که ذات مطلق چگونه روح خود را در آفریدگان دمیده است.

آغاز و پایان جهان، ماورای زمان است و زمان همانند پلی است میان ازل و ابد و چون انسان مادی، اسیر در حصار زمان و مکان است، نمی تواند از ازل و ابد آگاهی داشته باشد.

خدایان هندو:
گفته شد که هندوئیسم مکتبی است که بنیانگذار خاصی ندارد. هندوها فقط اعتقاداتی دارند که منشأ آنها مشخص نیست. البته اعتقادات هندوها با هم ثابت نیست. تنها موردی که می توان از آن به عنوان اعتقاد ثابت در هندوئیسم نام برد، قانون تثلیث یا همان سه گانه پرستی است که فرق متعدد هندو ها به آن پایبند هستند.

خدایان سه گانه هندو عبارتند از:


 


 ویشنو خدای خیر و خوبی و نگهدارنده جهان است. برهما خدای آفریننده جهان و شیوا خدای مرگ و نابودی. در کنار این سه نام می توان به نام کریشنا هم اشاره کرد. کریشنا خدا نیست. اما تجسم عینی ویشنو در زمین است.

در مذاهب هندی، خداوندگاری را کلاسیک نموده اند. شاگردان این مکتب و مکتب های بـرآمده از آن مانند بودا و یـوگی، پس از تشریفات خاصی که در معابد و خانقاه های خود در کنار رود گنگ انجام می دهند، در روز معینی در مقابل ویشنو که به صورت مجسمه سنگی در روی ارابه سنگینی حرکت می کند قرار می گیرند. این شاگردان که در معابد تعالیم مقدماتی را فرا گرفته اند، در انظار عمومی، به تدریج با مجسمه ویشنو معاشقه کرده تا آنجا که تعدادی از آنان، خود را زیر ارابه انداخته و وجودشان را فدای ویشنو می نمایند.



 

خدایان هندی شخصیت های مقدس هندو ها هستند. هندوان معتقدند که خدایان، مظاهر گوناگون خدایی یکتا هستند. در این باره در ریگ ودا(یکی از چهار ودای موجود) آمده است : "بر هر ثابت و جنبنده و نیز بر هر آنچه راه می رود و بر هر آنچه می پرد و بر تمام این آفرینش رنگارنگ، تنها یک خدا فرمانروایی می کند." آفریدگار در این آیین، برهما (Brahma) نامیده می شود که مظهر آفرینش است.



 
برای درک مفهوم آواتار که به نوعی تجلی خدا بر زمین است، بررسی خدایان آئین هندوئیسم ضرورت دارد.

خدایان هندوها(devas) بسیار زیاد هستند، در ریگ ودا 33 خدا شرح داده شده است:

ویشنوVishnu: ویشنو 10 مظهر یا نماد دارد. خدای مظهر بقا و زندگی روی زمین است.

شیوا Shiva: (خدای فنا و نابودکننده و وحشت آور اما نام او در سنسکریت به معنی مهربان نیز هست.) شیوا معتقد بوده که تمامی کائنات همواره در حال رقص جاودانه ای هستند، او این رقص را ایجاد کرد و خودش به انجام آن می پرداخت. رقص هندی که بسیاری ازحرکات یوگا را در خود دارد، فقط برای سرگرمی یا تفریح نیست بلکه یک رقصنده با ایمان هنگام انجام این حرکات به حالت خلسه رفته و به آرامش دست می یابد. رقصها انواع متنوع و مختلفی دارند.

سرسوتی (Saraswati): الهه ی علم و دانش و همسر برهما. سرسوتی دختر شیوا از همسرش پاروتی است.

لکشمی( Laxmi): الهه ی ثروت و خوشبختی و همسر ویشنو و خواهر سرسوتی.

شکتی (Shakti): الهه قهر و نابودی و همسر شیوا

گانشا (Gnesha): خدای علم و دانایی که سری همچون سر فیل دارد و پسر شیوا است.

کالی(Kali): الهه مرگ

کریشنا (Krishna): هشتمین مظهر ویشنو است.

یندرا (Indra): خدای باستانی اقوام آریایی که خدای رعد و برق است.

اگنی (Agni): خدای آتش و تجسم آتش مقدس. اگنی از دیر باز توسط آریاییان باستان پرستش می شده است.

گروده (Garuda): رئیس پرندگان که نیمی از بدنش انسان و نیم دیگر پرنده است و مرکب ویشنو است.

رام چندر(Ram chandar): رام ماه مانند که یکی از مظاهر ویشنو روی زمین است

آواتاریسم بر مبنای ویشنویسم:
ویشنوپرستی یک مذهب یکتاپرستانه در دین هندوئیسم است که در آن ایزد ویشنو یا یکی از 10 شکل کالبدیافته او (آواتارها) پرستیده می‌شود. ویشنو د‌‌ومین خد‌‌ا از تثلیت خد‌‌ایان هند‌‌و، مذکر و حافظ جهان است. د‌‌ر ود‌‌اها یک خد‌‌ای فرعی مطرح شد‌‌ه است، اما د‌‌ر طول زمان، به خد‌‌ایی خیرخواه و پاسخگو به نیایش‌های پیروانش تبد‌‌یل می‌شود‌‌. همسر او لاکشمی یا سری، وسیله‌ی نقلیه‌اش پرند‌‌ه‌ای به نام گارود‌‌ا یا ماری به نام سِشا است و بهشت او واکونتا نام د‌‌ارد‌‌. به شکل جوانی خوش‌سیما با چهار د‌‌ست تصویر می‌شود‌‌ که د‌‌ر د‌‌ستانش یک صد‌‌ف، یک چاکرا یا قرص، یک چماق، و یک گل نیلوفر د‌‌ارد‌‌.

در پورانا آمده‌است که وی را رنگ ابرهای آبی تیره است، و او را چهار دست است، که در آن یک برگ نیلوفر آبی، یک گرز، یک صدف حلزونی و یک حلقه گرفته‌است. در ویشنو سهاسراناما، آمده‌است که گوهر کنونی در تمام جهان‌های بی شمار بر دست اوست، و ویشنو پرودگار گذشته، حال و آینده و آفریننده آنهاست، او که بر اقیانوس‌ها تکیه زده‌است، آفرینش را استوار می‌دارد. ویشنو که پیشتر از او با لقب نارایَنه یاد شده از خدایانی است که گاه در موقعیت برترین خدا قرار می‌گیرد. او در ریگ‌ودا «رخنه‌گر در همه چیز» و خدای خدایان (دِوَدِوا) است و در اوپانیشادها گاه «همان برهما، همان مهادیو [شیوا]، همان ویشنو، همان ایندیرا، همان بی‌نقصان و همان نور بزرگ است». و گاه از همه خدایان بزرگ‌تر است. و هر چه‌است «همان نارایَنَه‌است که دورکننده همه نادانی هاست» (و زمانی که او بود «نه برهما بود، نه مهادیو، نه آب، نه آتش، نه ماه، نه آسمان، نه زمین، نه ستاره‌ها و نه آفتاب. او یگانه بود و از تنهایی ناآرام شد». او خدای مرتضان و سالکان است و آنها «بعد از ریاضت و اعمالِ بسیار نوری مثل روشنی چراغ می‌بینند. آن نور ویشنو و شخص بزرگ است و در همه پر است».



 
ویشنو علت برتر همه چیز و نفس همه چیز است. همه جا هست و تمام هستی را در برگرفته، نامتناهی است و صفات، اعمال و نیروهای او نامحدود است. جهان تجلی اوست و بر آن فرمان می‌راند. «آن را آفریده و در آن وارد شده». ویشنو بارها شکل انسانی به خود‌‌ گرفته است که د‌‌ه مورد‌‌ از آن‌ها شناخته شد‌‌ه‌اند‌‌. وی هر بار برای کمک و نجات مرد‌‌م از د‌‌ست قد‌‌رتی شریر و پلید‌‌، د‌‌ر یک جسم ماد‌‌ی حلول می‌کند‌‌.

آیین ویشنو منجر به پید‌‌ایش شاعران و نویسند‌‌گان بسیاری شد‌‌ه است که سهم عمد‌‌ه‌ای د‌‌ر اد‌‌بیات هند‌‌ د‌‌ارند‌‌. از میان آن‌ها می‌توان رامانویا، ماد‌‌هوا، راماند‌‌اند‌‌ا، کبیر، چاپتانیا، والابها، نامد‌‌و، توکوم، و رام د‌‌اس شد‌‌. ...

مشرق نیوز


کلمات کلیدی :زندگی