سفارش تبلیغ
صبا ویژن

احاطه اطلاعاتی بر محیط سایبر

نگاهی به سریال "فرد تحت نظر"؛

سریالی درباره احاطه اطلاعاتی آمریکا بر محیط سایبر + تصاویر

سریال فرد تحت نظر، ماهیت آژانس امنیت ملی آمریکا یا همان NSA را بیش از سایر سریال ها و فیلم هایی که در این زمینه ساخته شده اند از جمله "دشمن ملت(Enemy of the State)" و "توطئه اشلون (Echelon Conspiracy)" نشان می دهد.

مشرق؛"شما در حال تماشا شدن هستید. دولت یک سیستم مخفی دارد: یک ماشین که از شما در هر ساعت از هر روز جاسوسی می کند. من می دانم چرا که خودم آن را ساخته ام. من دستگاه را برای تشخیص اعمال ترور طراحی کرده ام، اما آن همه چیز را می بیند. جرایم خشونت آمیز که  مردم عادی را درگیر می کند، مردمی که شما را دوست دارند. جنایاتی که دولت آن ها غیرضروری در نظر گرفته است. آن ها نمی خواهند عمل کنند، بنابراین من تصمیم گرفتم که خود وارد عمل شوم. اما من به یک نیاز شریک دارم، کسی که مهارت های لازم برای مداخله کردن را داشته باشد. ما در خفا کار می کنیم چرا که مقامات در جستجوی ما هستند. شما هرگز ما را پیدا نمی کنید، اما قربانی یا مجرم، اگر شماره شما بالا بیاید ... ما شما را پیدا می کنیم." فینچ در ابتدای فصل اول.


 

نام سریال: Person Of Interest (فرد تحت نظر)
تعداد فصول: 2 (در حال پخش)
کارگردان: جاناتان نولان (Jonathan Nolan)





سریال فرد تحت نظر(Person of Interest) در سال 2011 در کانال CBS تهیه و در همان سال نیز سری اول آن پخش گردید. سری دوم این مجموعه در سال 2012 به نمایش درآمد و به نسبت سری اول مجموعه در رتبه بندی سریال ها در مقام بالاتری جای گرفت. این سریال یک مجموعه اکشن – درام و علمی-تخیلی(Science Fiction) است.

داستان این سریال پیرامون ماشینی است که یک نابغه  کامپیوتر به نام هارولد فینچ(Harold Finch) آن را به منظور پیش بینی عملیات های تروریستی طراحی کرده است. فینچ به همراه دوست و همکارش ناتان اینگرام(Nathan Ingram) این دستگاه را به دولت امریکا می فروشد که پس از مدتی اینگرام توسط دولت کشته می شود. ماشینی که فینچ طراحی کرده از طریق مانیتورینگ سراسر جهان بوسیله ی تلفن های همراه، ایمیل، دوربین ها و .... اطلاعات را دریافت و مورد پردازش قرار می-دهد و انگیزه ی ساخت آن نیز جلوگیری از عملیات های تروریستی همچون حملات 11 سپتامبر 2001 می باشد(هر دو سری مجموعه در ماه سپتامبر به نمایش در آمدند).

در واقع این برنامه با استفاده از منابع اطلاعاتی NSA (آژانس امنیت ملی امریکا National Security Agency ) به تحلیل اطلاعات پرداخته و جنایات برنامه‌ریزی شده را تشخیص می دهد یعنی این ماشین به تمام دوربین ها (حتی دوربین وب کم لپتاپ یک فرد که از طریق وایرلس رایگان در یک کافی نت جستجو می کند) میکروفن ها، ماهواره ها، تجهیزات شبکه و در کل ارتباطات الکترونیکی، دسترسی دارد و از اطلاعات آن ها استفاده می کند.

در حین کار با سیستم فینچ متوجه می شود از آن جا که دستگاه قادر است همه چیز را ببیند، می تواند علاوه بر عملیات های تروریستی برنامه ریزی شده، سایر خشونت ها و جنایت هایی که مردم عادی مرتکب می شوند را نیز شناسایی و در واقع پیش بینی کند. چون دولت به این بخش از ویژگی های ماشین علاقه نشان نمی دهد، فینچ یک در پشتی در سیستم طراحی می-کند تا به او یک کد امنیت اجتماعی(social security number) از فردی(یا افرادی) که در آینده درگیر یک جنایت خشن می شود را بدهد.

البته ماشین درباره اینکه فردی یا افرادی که پیرامون یک جرم معرفی می شوند چه نقشی در وقوع آن دارند را مشخص نمی کند، مثلاً اینکه فرد قاتل است یا مقتول و یا شاهد ماجراست، همچنین درباره ی نوع جنایت، زمان و مکان آن نیز اطلاعاتی نمی دهد.

 فینچ به علت محدودیت جسمانی خویش نمی تواند به تنهایی درگیر حوادث و پیگیری پیش بینی های ماشین شود، بنابراین یک مأمور سابق سیا به نام جان ریس(John Reese) را به استخدام در می آورد تا از وقوع جنایت ها جلوگیری کنند.


     
ریس که مأمور سابق CIA است در آخرین عملیاتش به همراه هم تیمی اش شامل عملیات پاکسازی شده است. او و هم تیمی اش ماموریت گرفتند که یکدیگر را بکشند اما هر دو جان سالم به در بردند، از آن پس ریس به عنوان یک مرده زندگی می کند. در نیمه سریال مشخص می‌شود فینچ از مدتی قبل به دنبال ریس بوده و حتی عملیات پاکسازی را هم او طراحی کرده تا ریس را از CIA  خارج و به خود جذب کند. همکار ریس به دست مامورین اطلاعاتی چین می‌افتد تا در قبال تزریق یک ویروس به شبکه اینترنت، نام شخصی که عملیات پاکسازی را طراحی کرده به او بگویند. در نهایت او کشته می‌شود و فقط از قول مأمور چینی گفته می شود که او فردی است که فقط یک نام از او وجود دارد و هیچ اطلاعاتی در هیچ دیتابیسی از او موجود نیست و سپس نام فینچ نمایش داده می شود.


 
فینچ شخصیتی مرموز دارد؛ او یک هکر، یک نابغه کامپیوتر، یک تاجر بورس و بسیار ثرونمند است. نام اصلی او مشخص نیست و طی تحقیقاتی که جان ریس انجام می دهد تا او را شناسایی کند مشخص می شود حتی هویت او در زمان مدرسته نیز جعلی بوده است. او توانایی نفوذ به هر سیستم و شبکه ای حتی خود NSA را دارد.
آنطور که فینچ می گوید ماشین را طوری طراحی کرده که نیاز به هیچ تعمیری ندارد و می تواند خود را بازسازی یا رفع اشکال کند و این کار را به این خاطر انجام داده که انسان‌ها قایل اعتماد نیستند و نباید به چنین ماشینی دسترسی داشته باشند و این ماشین باید خودکار عمل کند. در داستان فینچ به ریس می گوید شبکه‌های اجتماعی توسط او و برای NSA  طراحی شده تا NSA بتواند اطلاعات شخصی افراد را به دست آورد. همچنین به طور ضمنی اشاره می‌شود که تشکیل اینترنت و تبدیل شبکه داخلی ARPANET به اینترنت که توسط یک هکر انجام شده را نیز فینچ انجام داده است.
 
 




تمام افراد جامعه تحت کنترل اند.


فعالیت های آن ها موجب می شود تا در نهایت توسط پلیس نیویورک تحت تعقیب قرار بگیرند. یک هکر به نام روت (Root) به دنبال دستیابی به ماشین فینچ است و از طرف دیگر مأموران دولتی نیز می خواهند تمام دانش مربوط به ماشین را به عنوان یک راز نگه دارند.



    

هارولد فینچ یکی از دو شخصیت اصلی فیلم است. او یک هکر و نابغه کامپیوتر و بسیار ثروتمند است. دست او در اکثر اتفاقات بزرگ کامپیوتری (ایجاد اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و …) دیده می شود.بسیار مرموز است و هنوز نام و سابقه واقعی او مشخص نیست. حتی سازمان های اطلاعاتی از او چیزی جز یک نام ندارند.او سرپرستی عملیاتی که برای نجات افراد در معرض قتل ایجاد کرده را بر عهده دارد.




     

جان ریس یک مامور ویژه سابق CIA است که بعد از فرار از پاکسازی خود توسط فینچ جذب شده و عملیات میدانی برای نجات افراد در معرض قتل را انجام می دهد.


 

جاس کارتر یک کارآگاه سالم پلیس نیویورک است که قبلاً به عنوان بازجوی ارشد ارتش آمریکا در عراق فعالیت می کرده است. او در ابتدا به دنبال دستگیری جان ریس است اما در چند قسمت ابتدایی سریال به عنوان کمک به تیم فینچ و ریس می‌پیوندد.


    
لایونل فاسکو یک کارآگاه فاسد پلیس نیویورک است که بعد از درگیری با جان ریس ابتدا به صورت اجباری و سپس با تغییر شخصیت فاسد خود به تیم می‌پیوندد.


     

ناتان اینگرام دوست و همکار قدیم فینچ و رابط او با دولت آمریکا و سازمان NSA و عامل اصلی ایجاد راه برای دسترسی به ماشین طراحی شده فینچ است. او پس از فروش ماشین به دولت توسط NSA کشته می شود.

 



رووت (ریشه) یک هکر است که با توجه به اتفاقات کودکی‌اش انسان‌ها را اشتباهات طراحی می داند و در طول فیلم اصل ترین روش اش برای رسیدن به اهدافش باج گیری با استفاده از اطلاعات از افراد مختلف است. او در صدد به دست آوردن ماشین طراحی شده توسط فینچ است.



    
زویی مورگان زنی با ارتباطات پیچیده با افراد قدرتمند آمریکاست، تقریباً هر فرد قدرتمندی را می شناسد و با او رابطه دارد.این فرد در تعداد زیادی از عملیات ها به ریس کمک می کند.

     

 
کارل الیاس پسر نامشروع یکی از سران مافیا است که کنترل تمام گروه های خلافکار شهر را در دست گرفته و بعد از کشتن پدر خود سعی در یکی سازی سازمان مافیا دارد. این فرد یک بار توسط ریس نجات داده می‌شود و بار دیگر به زندان انداخته می شود. او حتی در زندان هم قوی‌ترین فرد شهر است.

سریال POI یا همان فرد تحت نظر از جمله آثاری است که تحت شرایط امنیتی پس از سپتامبر 2001 ساخته شده است. بعد از آن واقعه بود که تعداد زیادی دوربین در مناطق مختلف شهر نیویورک به منظور رصد رفت و آمد و عملکرد مردم امریکا نصب شد. نمونه هایی از این دست که کنترل و نظارت گسترده دولت امریکا بر کلیه مکالمات و ارتباطات الکترونیکی اعم از تلفنی یا اینترنتی را با هدف جلوگیری از وقایعی مانند 11 سپتامبر را توجیه می کنند، در سینما و تلویزیون این کشور جدید نیست.

چهره های مشهوری از سینمای هالیوود در ساخت این اثر شریک بوده اند. جاناتان نولان فیلم نامه‎ فیلم‌های بتمن می‌آغازد (2005)، پرستیژ (2006)، و شوالیه تاریکی (2008) را نوشته که همه آن ها را کریستوفر نولان کارگردانی‎ کرده است. جی‌جی آبرامز نیاز به معرفی ندارد، مجموعه آثار او بیش از یک دهه است که در سراسر جهان میلیون ها نفر را مجذوب نموده است. در میان سایر عوامل سریال نیز چهره های شناخته شده دیگری از جمله بازیگران وجود دارند.


 
این سریال در کل احاطه اطلاعاتی آمریکا بر محیط سایبر را نمایش داده و امن بودن خیلی از سیستم‌های سایبر را زیر سؤال می برد. همینطور احتمالات ممکن در محاسبات اطلاعاتی مبتنی بر اتفاقات بسیار کوچک و بی‌اهمیت را توجیه می کند. تاکنون درباره ی سیطره ی اطلاعاتی – امنیتی ایالات متحده بر زیرساخت های ارتباطی سرتاسر جهان و کنترل آن ها از جمله ماهواره ها، زیرساخت ها و شبکه های مخابراتی، شبکه های کامپیوتری و ... سخن گفته شده است. بسیاری از مردم عوام و بعضاً نخبگان ساده اندیش این پدیده را امری نشدنی می دانند، و تصور نمی کنند دولتی بتواند بر تمام مکالمات و ارتباطاتی که در هر لحظه در هر نقطه از کره زمین صورت می گیرد احاطه داشته باشد، در حالیکه این امر یک تصور یا خیال نبوده و واقعی است. در عالم واقعی امریکا از طریق آژانس امنیت ملی خود که یکی از سازمان های تابعه وزارت دفاع این کشور به حساب می آید، بر پیام های رد و بدل شده از طریق ابزارهای الکترونیکی و دیجیتال تسلط دارد.
 


سازمان های امنیتی – اطلاعاتی ایالات متحده امریکا

سریال فرد تحت نظر ماهیت آژانس امنیت ملی امریکا یا همان NSA را بیش از سایر سریال ها و فیلم هایی که در این زمینه ساخته شده اند از جمله "دشمن ملت(Enemy of the State)" و "توطئه اشلون (Echelon Conspiracy)" نشان می دهد.
     




شعارفیلم: «این دیگر سوءظن نیست، اگر آنان واقعاً در تعقیب تو باشند»

اینترنت بزرگترین شبکه ای است که در آن پیام ها و مکالمات افراد از اقصی نقاط جهان رد و بدل می شود. امروزه افراد آنقدر به زندگی در فضای مجازی وابسته شده اند که مقوله ای به نام "زندگی دوم" به بحث رایج مجامع علمی و حوزه های مرتبط با علوم انسانی بدل شده است. افراد آزادانه در اینترنت به فعالیت های متنوع و گوناگونی می پردازند، تبادل پیام، جستجو، قرار دادن پست و ... از جمله این فعالیت هاست که در قالب استفاده از ایمیل، شبکه های اجتماعی، فروم ها و سایر رسانه های اجتماعی و ابزارهای اینترنتی مانند موتورهای جستجو صورت می گیرد.

در مواجهه با فضای مجازی بسیاری از نخبگان فکری و مردم عادی معتقدند این فضا به لحاظ اینکه فضایی باز و غیرقابل کنترل و نظارت بوده و به انسان امکان گمنامی و ساخت هویت(های) جدید و بازآفرینی خویشتن را می دهد، افق های روشنی را در پیش چشم بشر گذاشته که باید از طریق استفاده ی مناسب از فرصت ها و امکانات آن به سمت این افق ها حرکت نمود. در مناسبات اجتماعی مجازی چون هویتی که فرد از خود ارائه کرده خودِ مطلوبِ مورد نظر اوست در نتیجه دوستی ها و روابط شکل گرفته بر مبنای این هویت ها صمیمی تر و صادقانه تر است. در نگاه این عده در فضای مجازی روابط نوین اجتماعی شکل خواهد گرفت و فعالیت ها و کنش های کاربران اثر مطلوبی بر جهان واقعی و مناسبات آن خواهد گذاشت.





          
در کنار نگاه فوق دسته ای دیگر از دانشمندان معتقدند فضای مجازی، فضایی مطلقاً آزاد و رها نیست بلکه هم اصول، قواعد و چارچوب های فعالیت در آن توسط کاربران حرفه ای تر، از قبل مشخص شده است و هم در سطوح مختلف ملی و بین المللی سیستم نظارت و کنترل دارد، در نتیجه افراد نمی توانند برای خود هویت های گوناگون و متفاوت داشته باشند چرا که از طریق ابزارهای کنترلی می توان هویت واقعی آن ها بدست آورد. مبتنی بر این نگاه امروز زندگی و هویت افراد نه تنها پنهان نیست بلکه برعکس تکنولوژی باعث شده حتی جزئی ترین علایق، سلیقه ها و نظرات نیز برای دیگران قابل مشاهده باشد. برخی از صاحبنظران این دسته عقیده دارند به علت ادغامی که به مرور زمان جهان واقعی و جهان مجازی با یکدیگر خواهند داشت، افراد از داشتن هویت های گوناگون خسته شده و شاید دیگر علاقه ای به پنهان سازی هویت خود نداشته باشند.
          



پنهان سازی هویت با وجود کنترل ها امکان پذیر نیست. یک توهم توافقیِ دیگر!

برخی از مزیت های فضای مجازی همچون از میان برداشتن مرزهای فیزیکی، جبران محدودیت های زمانی، دسترسی آسان و سریع به منابع، افراد و اخبار، تنوع و تکثر ارتباطات و تعاملات را نمی توان نادیده گرفت، به همین جهت عاقلانه تر آن است که با چشمانی باز وارد این دنیا شده و فعالیت صورت داد. اینکه برخی مطرح می کنند هیچ شخص حقیقی یا حقوقی صاحب اینترنت (بزرگترین فضای مجازی) نبوده و در این فضا هیچ شخص یا گروهی نمی تواند اراده ی خویش را بر دیگران تحمیل کند نشان دهنده عمق و ظرفیتِ کم اندیشه ی آن هاست، چرا که با  اندکی جستجو، هم می توان صاحب اینترنت را پیدا کرد و هم مثال های بی شماری از جهت دهی و موج سواری بر افکار عمومی را.

در این سریال دلایلی غیر از گسترش ارتباطات و یا کسب سود و منافع تجاری برای ایجاد شبکه های اجتماعی توسط فینچ که آن ها را ساخته است، عنوان می شود. دلایلی که با علت برپایی و عملکرد سازمانNSA  انطباق دارد.
     


ان اس ای(NSA) – سازمانی که مغز تصمیم گیرنده اینترنت است.

 



تمام ارتباطات و مکالمات قابل شنود و ردیابی هستند.

اما چرا در کنار ساخت فیلم های سینمایی این بار ایالات متحده سیطره امنیتی و اطلاعاتی خود را در قالب سریال عرضه می کند؟

پاسخ این سوال به گسترش روزافزون ابعاد زندگی مجازی و کوچ کردن افراد از زندگی واقعی به این زندگی است. بطوری که گفته شده: «فضای مجازیِ امروز القای واقعیت مجازی نیست، ایجاد مجاز واقعی است.». این جمله به خوبی وضعیت حال حاضر جامعه و بشر غربی را مشخص می کند، وضعیتی که به گونه ای فزاینده در جوامع و کشورهای دیگر در حال تکثیر است.

بشر غربی در جامعه ای زندگی می کند که از حیث تمدنی به منتهی الیه خود رسیده و حرف جدیدی برای گفتن ندارد، تنها حوزه ای که روبروی انسان غربی اعم از روشنفکر، مهندس، فیلسوف، نخبه ی فرهنگی، متفکر علوم انسانی و غیره باز است دامن زدن به ابعاد زندگی تکنولوژیکی در بعد مهندسی و تحلیل و تفسیر آن در حوزه ی علوم انسانی است، در واقع انسان غربی پس از آنکه جهان واقعی را برای خود از دست رفته دیده، به جهان سایبری و زندگی دوم روی آورده است، علمای شاخه های مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی نیز به جای تولید محتوای جدید، به تفسیر و توصیف ابعاد زندگی سایبری پرداخته اند.

سردمداران تمدن امروز غرب هم با به بن بست رسیدن نظریه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خویش، برای جلوگیری از فروپاشی جوامع شان بیش از پیش به سازماندهی و نظارت بر فضای سایبر روی آورده اند، چرا که فعالیت در این فضا نیرو و زمان افراد جامعه همچنین فرصت و امکان اعتراض مؤثر را از آن ها می گیرد.


 
در واقع شاید اداره کنندگان تمدن غرب با عرضه کردن این سریال قصد دارند مردم را در کشور خود و سایر کشورهای دنیا برای ورود به یک دنیای امنیتی و یک زندگی کنترل شده و تحت نظارت آماده کنند. دنیایی که در آن ماشین ها و سیستم-های کامپیوتری حتی می توانند درباره فردی که در انتهای خیابان در حال قدم زدن است پیش بینی کنند.
 





زندگی ای که در آن افراد نه تنها به ابزارهای دیجیتالی وابسته اند، بلکه خودشان نیز کدهای دیجیتالی خواهند بود که از طریق سیستم های هوشمند کنترل شده و باید به این چشم بزرگ که آن ها را می بیند، عادت کرده و بدانند که نمی توان از دید آن فرار کرد.

منبع: مشرق نیوز

کلمات کلیدی :سینماامریکا

فریب رئیسجمهور \معتدل\ ایران را نخورد

نتانیاهو: جامعه بین‌الملل فریب رئیس‌ جمهور "معتدل" ایران را نخورد / ایران بدنبال 200 بمب اتمی است!

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در گفتگو با روزنامه واشنگتن پست با ابراز ناامیدی از احتمال عقب‌نشینی ایران از برنامه هسته‌ای خود با طرح ادعایی مضحک مدعی شد ایران بدنبال ساخت 200 بمب اتمی است!

   گروه بین‌الملل مشرق –بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر تندرو و جنگ‌طلب رژیم صهیونیستی در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست با ابراز ناامیدی از امکان تغییر در سیاست‌های هسته‌ای ایران، اظهار داشت برنامه هسته‌ای ایران مستقیما تحت نظارت رهبر ایران است و تغییر رئیس‌جمهور موجب بازنگری در آن نخواهد شد.

نتانیاهو بار دیگر اتهام تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را تکرار کرد:«رهبر ایران مصمم و متعهد است راه هسته‌ای شدن - نظامی - ایران را طی کند و من تردید دارم این انتخابات تغییری در این مسیر ایجاد کند.»

گاف نتانیاهو: ایران با رد صلاحیت صدها کاندیدا، تنها به 7 نفر اجازه حضور در انتخابات داد

نخست‌وزیر اسرائیل با زیر سوال بردن سلامت انتخابات در ایران مدعی شد حکومت ایران با رد صلاحیت صدها نفر تنها به 7 نفر اجازه حضور در انتخابات را داد.

اطلاعات ناقص و نادرست نتانیاهو از قوانین انتخابات و روند برگزاری آن از آنجا مشخص می‌شود که وی نامزد انصراف داده از انتخابات را نیز حذف شده و رد صلاحیت شده نامیده است.

نتانیاهو دکتر روحانی را به فریب غرب متهم کرده و می‌افزاید:«رئیس‌جمهور منتخب ایران و دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده پیشین هسته‌ای، دکترین "مذاکره و غنی‌سازی همزمان" را تدوین کرده و کتابی نیز در این باره نوشته است. ما اجازه ادامه این بازی را به ایران نخواهیم داد.»

هدف بعدی موشک‌های ایران، آمریکاست

نخست‌وزیر تندروی اسرائیل که بارها بدلیل سیاست‌های افراطی و جنگ‌طلبانه، اعتراضات جامعه داخلی این رژیم را شاهد بوده است بار دیگر ادعاهای خود را تکرار کرده و آمریکا را هدف بعدی موشک‌های ایران خوانده است:

«ایران بدنبال یک یا دو بمب هسته‌ای نیست، بلکه آن‌ها بدنبال ساخت 200 کلاهک هسته‌ای هستند. موشک‌های قاره‌پیمایی که ایران در پی ساخت و تکثیر آن‌هاست نیز ما را هدف نگرفته‌اند، بلکه به سوی آمریکا نشانه‌ گرفته شده است و می‌خواهند طی هشت سال آینده سراسر قاره آمریکا را هدف قرار دهند.»

گفتنی است دکتر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران در اولین کنفرانس خبری خود نیز در پاسخ به سوالی در این رابطه تصریح کرد راه حل برنامه هسته‌ای فقط و فقط مذاکره است اما زمان تعلیق و عقب‌نشینی گذشته و قدرت‌های جهانی باید حقوق ایران را به رسمیت بشناسند.


منبع: مشرق نیوز

کلمات کلیدی :صهیونیست

هاشمی 88 و هاشمی 92

4 سال جفا در حق یک ملت به خاطر کامیابی یا ناکامی انتخاباتی! 


موضع غیرقابل توجیه هاشمی درباره دو انتخابات 88 و 92 صرفا به خاطر پیروزی یا ناکامی نامزد موردنظر وی، اعتراض‌ محافل رسانه‌ای را برانگیخته است.
هاشمی پس از اعلام نتیجه انتخابات به درستی اعلام کرد: «اگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران ذره‌ای انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که ایران دموکرات‌ترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبهه‌ای نمی‌توانند به آن وارد کنند.»
سایت جهان نیوز در این باره نوشت: در حالی که افکار عمومی میزان «شبهه آفرینی»‌های هاشمی رفسنجانی در سلامت انتخابات 88 و نقش فرزندانش در آشوب‌های خیابانی را فراموش نکرده است، وی بدون هیچ توضیحی درباره اینکه به چه علت در آن برهه در برابر رای مردم و رئیس‌جمهور منتخب تمکین نکرد، انتخابات اخیر را دموکرات‌ترین انتخابات دنیا توصیف کرده است. البته موضع اخیر آقای هاشمی نه تنها محل خدشه نیست بلکه اعتراف به حقیقتی دیرینه است که در سال 88 توسط وی و همفکرانش زیر سؤال قرار گرفت. به عبارت دیگر هاشمی، همسرش، فرزندانش و دیگر حامیان وی باید به این سؤال اساسی پاسخ دهند که آیا روند برگزاری یا دولت برگزارکننده انتخابات سال 88 تفاوتی با سال 92 کرده یا آنها دموکراسی را «به شرط چاقو» قبول دارند و زمانی که کاندیدای موردنظرشان توسط ملت انتخاب شود، با ذوق‌زدگی هر چه تمام آن را «دموکرات‌ترین انتخابات دنیا» می‌دانند و اگر فردی غیر از آن کسی که موردنظر آنها باشد توسط مردم انتخاب شود، در آن انتخابات تقلب شده و باید با حضور در کف خیابان‌ها به آشوب و کودتا علیه اراده ملت دست زد؟
این تحلیل می‌افزاید: باید توجه داشت که همان شورای نگهبان و وزارت کشوری که 4 سال قبل در معرض اتهام تقلب 11 میلیونی قرار داشت، امروز حتی حاضر نیست یک درصد آرای حسن روحانی (تقریبا 270 هزار رای) را جابه‌جا کند تا بواسطه آن، انتخابات را به دور دوم بکشاند و در نهایت با استفاده از این ظرفیت، فرصتی برای ناکامی او در انتخابات فراهم سازد؛ نکته‌ای که تامل در آن، اوج میزان سلامت برگزاری انتخابات در ساز و کار جمهوری اسلامی را به خوبی به رخ جهانیان و تمامی کشورهای مدعی دموکراسی و انتخابات آزاد می‌کشاند.
جهان نیوز تصریح کرد: با آشکار شدن بیش از پیش ماهیت واقعی مدعیان دروغ تقلب در انتخابات، به نظر می‌رسد باید نسبت به محاکمه سران فتنه 88 به صورت جدی مبادرت شود. چرا که این روزها خیانت بزرگ آنها به مردم و نظام در سال 88 حتی بر دشمنان و رسانه‌های بیگانه نیز آشکار شده است.
در همین حال وب سایت «تریبون مستضعفین» ضمن اشاره به رأی 7/50درصدی فرد منتخب انتخابات نوشت. این 7/0درصدی که انتخاب را به دور دوم نکشاند و روحانی را یکسره به عنوان رئیس‌جمهور منتخب معرفی نمود، شاهد بزرگی بر حقانیت نظام جمهوری اسلامی ایران در فتنه سبز است. فتنه‌سبز با ادعای تقلبی بودن رأی مردم و به منظور وتو کردن جمهوریت نظام آغاز شد و فرصت‌های طلایی جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و بین‌المللی را در آستانه بیداری اسلامی هدر داد. بدون تردید نظامی که قابلیت تقلب 24میلیونی را داشته باشد، امکان حذف 260هزار رأی برای او به سادگی آب خوردن است اما امانتداری نظام در حفظ این 7/0درصد، تمام تهمت‌های چهار سال گذشته را نقش بر آب کرد.
این رسانه می‌افزاید: انفعال و سکوت نظام‌های سیاسی و رسانه‌های غربی در تحلیل سلامت انتخابات ایران قابل درک است و جز این انتظار نمی‌رود اما اقرار به اشتباه از جانب بخشی از مسئولین سابق که در آتش فتنه به بهانه تقلب دمیده بودند انتظار چندان زیادی نیست. به هر حال عمده ضرباتی که متوجه نظام شد ناشی از خطای عمدی یا سهوی ایشان است و بر عاملان آن فرض است که نسبت به این پارادوکس، موضع شفافی بگیرند. اگر شما اعتمادی به جمهوری اسلامی ندارید، چگونه و با چه توجیهی در انتخابات شرکت و از کاندیدای خاصی حمایت می‌کنید؟ مگر شما نبودید که نظام را متهم به عدم صیانت از آراء مردم نمودید، حال چگونه است که با پیروزی کاندیدای دلخواه بر سلامت انتخابات صحه می‌گذارید؟ ناخودآگاه ما را به یاد کودکانی می‌اندازید که چون در بازی پیروز می‌شوند فریاد ظفرشان طنین‌انداز می‌شود و چون می‌بازند جر می‌زنند و قواعد بازی را به هم می‌ریزند. این پیروزی با 7/0 درصد، پیروزی 100درصدی برای جمهوری اسلامی است.

منبع: کیهان نیوز


کلمات کلیدی :انتخابات

شرمندگی مدعیان تقلب 88

بیانیه مشترک جمعیتین رهپویان و ایثارگران
حماسه 24 خرداد دلیل حقانیت نظام و شرمندگی مدعیان تقلب 88 است

در بیانیه مشترک رهپویان و ایثارگران آمده است: پیروز واقعی انتخابات 92 ملت بزرگ ایران است که با حماسه حضور خود پشتوانه برای اصلاح و سازندگی و پیشرفت و عدالت را در کشور فراهم نمود.

خبرگزاری فارس: حماسه 24 خرداد دلیل حقانیت نظام و شرمندگی مدعیان تقلب 88 است

به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس بیانیه مشترک شماره سه جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی پیرامون یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری صادر شد.

جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی با صدور بیانیه شماره سه انتخاباتی تاکید کردند؛ درود و سپاس بی‌کران به محضر ملت ایران که با حضور حماسی خود در نهمین دوره‌ انتخابات ریاست جمهوری نمایشی بزرگ از اتحاد، وفاق، وحدت و همبستگی ملی را در معرض قضاوت جهانیان قرار دادید؛ ملت فهیم و غیور با رای قاطع و پرصلابت خود قلب صاحب اصلی کشور حضرت بقیه‌الله الاعظم(عج) را شاد و روح بلند و ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) و ارواح طیبه شهیدان را مسرور نمودید و به فراخوان رهبر خردمند انقلاب در مشارکت حداکثری لبیک گفتید تا بسترساز خدمت بیش از پیش دولتمردان باشد.

این بیانیه با اشاره به اینکه جا دارد این حضور پرشور را به محضر رهبر معظم انقلاب، مردم و حجت الاسلام روحانی تبریک گفته و آرزوی توفیقات روزافزون وی و همه دولتمردان محترم را از خداوند متعال خواستار باشیم، می‌افزاید؛ اینک با پایان یافتن انتخابات و آرای گسترده به رییس‌جمهور منتخب، فرصت را مغتنم شمرده بر موارد زیر تاکید می‌کنیم: حضور حماسی مردم در انتخابات ریاست جمهوری که نمایشی از وحدت ملی بود موجبات کارآمدی و خدمت‌گزاری بیش از گذشته در دولت آینده را فراهم آورد ارتقای جایگاه ایران در نظام بین‌الملل را فراهم ساخت. بی‌گمان این حضور بی‌نظیر مردم بزرگ‌ترین سرمایه‌ رییس‌جمهور منتخب و دولت  آینده خواهد بود.

این بیانیه با اشاره به اینکه بی تردید آقای روحانی رییس جمهور همه مردم ایران است و ضروریست به مطالبات همه مردم توجه نمایند که در آرای مردم به ایشان و تک تک نامزدهای انتخابات تبلور داشت، اضافه می‌کند؛ آرای مردم را رای به اصولگرایی، اصلاح‌طلبی، ولایت‌مداری، اعتدال، شایسته‌سالاری، قانون‌گرایی، مردم‌سالاری دینی، امنیت، تامین زندگی شرافتمندانه برای مردم می‌دانیم؛ ما بر این باوریم مردم خواهان کارآمدی بیش از پیش حکومت دینی زیر سایه ولایت فقیه، اعتدال و آرامش، خدمت صادقانه و پیشرفت همه‌جانبه‌ ایران اسلامی هستند. رییس جمهور منتخب از امروز تلاش نماید با به کارگیری مشاورینی دلسوز به مشکلات واقعی و حقیقی مردم متمرکز شود تا دولت آینده به کار‌گاهی بزرگ برای حل مشکلات مردمی مبدل شود.

این بیانیه اضافه می‌کند؛ همانطور که آقای روحانی در رقابت های انتخاباتی و بیانیه اخیرشان تاکید داشتند دولت آینده بایستی در وفاق ملی، همگرایی با سایر قوا، بهره‌گیری از همه‌ شایستگان برای اداره‌ بهتر کشور، کاهش تنش و اختلاف، ایجاد امنیت و آرامش در کشور نقش متمایزی را عمل کند که آن را از سایر دولت‌های پیشین متمایز می‌سازد. تحقق این مهم در گرو حضور دائمی مردم در صحنه و حمایت از آرایی که داده‌اند، میسور می‌باشد.

در این بیانیه تأکید شده است؛ مناسب است آقایان متوهمی که چهار سال پیش ظلم بزرگی را به نظام کردند توجه نمایند که ساز و کار انتخاباتی نظام اسلامی و امانتداری دائمی نسبت به آرای مردم دارد طرح مسئله تقلب که دروغ بودن آن، در همان مقطع هم اثبات شد و هم اکنون به مراتب بیشتر به ثبوت رسیده است، همچون لکه ننگی بر دامن کسانی است که هم شعار تقلب سر دادند و هم در انتخابات اخیر با شور و ولعی وصف‌ناپذیر حضور یافتند.

این بیانیه با اشاره به اینکه انتخابات 24 خرداد علاوه بر پیروزی بزرگ رهبری معظم و ملت بزرگ ایران، حقانیت نظام اسلامی را نیز به اثبات رساند و شر‌مندگی اصحاب فتنه و فرار‌یان به آمریکا و سران فتنه را گوشزد نمود، تأکید می‌کند؛ همه دلبستگان انقلاب می‌دانند که نظام مقدس اسلامی تحت هدایت‌های رهبر حکیم انقلاب، بر سر اصول و حقانیت خود اهل معامله نیست.

در این بیانیه آمده است؛ از تمامی دست اندکاران انتخابات مخصوصا شورای نگهبان با نقش نظارتی و دقیق خود، از وزارت کشور که با تلاشی شبانه روزی در مراحل اجرایی انتخابات متحمل زحمات بسیاری شد، از نیروهای انتظامی و امنیتی که با مجاهدت، امنیت و آرامش بیشتری به فضای انتخابات و رقابتهای آن دمیدند و در نهایت از رسانه ملی که نقش بی بدیلی در حماسه پرشکوه ملت ایران داشت تقدیر و تشکر داریم و از این همه تلاش های مجاهدانه در جهت برپایی حماسه ای بزرگ بر درگاه الهی سجده شکر به جای می‌‌آوریم.

جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در پایان بار دیگر یادآور می شود که پیروز واقعی این انتخابات، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب و ملت بزرگ ایران است که با حماسه حضور خود پشتوانه برای اصلاح و سازندگی و پیشرفت و عدالت را در کشور فراهم نمود و در عرصه بین‌المللی عزت و اقتدار ملی و توسعه فرهنگ مردم‌سالاری دینی را به نمایش گذاشت.

فارس نیوز



کلمات کلیدی :انتخابات

بنیان و اساس امریکا - 1

گزارش مشرق از چهره واقعی کریستف کلمب

بنیان و اساس «ایالات متحده» چگونه شکل گرفت + تصاویر

پدر افسانه ای آمریکا چگونه فردی بود؟ دانشمندی فرهیخته یا طماعی هوسران؟رفتار او بومیان سرزمین هایی که کشف کرد،چگونه بود؟یهودیان در سفر او چه نقشی داشتند؟ هولوکاست بومیان آمریکا را چه کسی بنیان نهاد؟جمله معروف «یک سرخ پوست خوب، سرخ پوست مرده است» را اولین بار چه کسی بر زبان آورد؟

گروه گزارش ویژه مشرق؛ شاید در میان چهره های سرشناس جهان کسی به مانند کریستف کلمب نباشد که اصالت وی، آیین و مذهبش این چنین محل بحث و اختلاف مورّخان و کارشناسان قرار گرفته باشد. به هرحال پیگیری و یافتن سرنخ حقیقت در میان گستره ی این شبهات از مجال این نوشتار خارج است و در این گزارش تنها به طرح اهمّ مباحث واختلافات پیرامون کلمب بسنده می شود و در پایان قضاوت به خوانندگان فهیم مشرق واگذار می گردد.


صحنه ورود کلمب به سرزمینی که بعدها آمریکا نام گرفت

 
کریستف کلمب؛
به راستی او چگونه انسانی بود؟


کریستف کلمب (Christopher Columbus) در سال 1451 در جمهوری ژنوا(جنوب غربی ایتالیای امروزی) متولد شد. برخی نیز معتقدند او یک اسپانیایی تبار است و در نزدیکی های شهر «پانته ودرا» در اسپانیا متولد شده است. عده ای دیگر سفر اول دریایی کلمب تحت پرچم پرتغال و وجود شواهدی دالّ بر زندگی وی در آنجا را دلیل بر پرتغالی بودن وی می دانند. به هرحال در اصالت کلمب و محل تولد وی اختلافاتی وجود دارد ولی آنچه غالبا مطرح می گردد و قوت بیشتری دارد ایتالیایی تبار بودن کلمب است.


گراور چوبی از جمهوری ژنوا (قرن پانزدهم میلادی)

 
کلمب مردی طمّاع، حریص، پول دوست و هوس ران بود، وی در تمام طول عمرش به دنبال کسب ثروت و مال اندوزی بود، از این رو به سفرات دریایی تجاری متعدد  می رود.

نخستین دریانوردی های کلمب
کریستف کلمب از دوران نوجوانی دریانوردی را آغاز نمود و در چندین سفر دریایی تجاری در دریای مدیترانه و دریای اژه شرکت نمود. نخستین تجربه اقیانوس نوردی اش ممکن بود به ازدست دادن جانش منجر شود. وی در سال 1476 میلادی برای اولین بار پا به عرصه اقیانوس نوردی گذاشت و با یک کشتی تجاری راهی اقیانوس اطلس شد، کشتی در نزدیکی پرتغال مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفت و غرق شد، کلمب به طرز عجیبی نجات یافت و مجبور شد در حدود 6 مایل شنا کند تا به سواحل پرتغال برسد. بعد از این واقعه کلمب بارها به منظور تجارت و یافتن طلا به سفرهای دریایی می رود.


کریستف کلمب در ایام نوجوانی دریانوردی را آغاز نمود



کریستف کلمب در ایام جوانی
به اعنقاد مورخین کلمب مردی طمّاع، حریص، پول دوست و هوس ران بود،
 وی در تمام طول عمرش به دنبال کسب ثروت و مال اندوزی بود



ایده سفر به هند از راه غرب
از دیرباز و به ویژه در عصر استعمار، هندوستان در کانون توجه استعمارگران بوده است. در قرن پانزدهم نیز از طرفی دستیابی به ثروت این منطقه در رأس اهداف پادشاهان اروپایی قرار داشته است و از طرف دیگر امپراتوری عثمانی(که در آن دوران در اوج قدرت خود بود) به دلیل سیطره کاملی که بر راه های ارتباطی منتهی به هندوستان داشت مانع رسیدن اروپاییان به هند می شد و یا حداقل هزینه های سفر را برای آنان بسیار بالا می برد.

کریستف کلمب طرحی ارائه کرد که طبق آن اروپاییان با سفر دریایی(به سمت غرب) و پیمودن عرض اقیانوس اطلس می توانستند سریع تر و ایمن تر به منطقه هندوستان برسند. کلمب زمین را به صورت یک کره تقریبا 63درصد ارزیابی نمود و فاصله جزایر قناری تا ژاپن را حدود 2300 مایل تخمین زد.

کلمب در حال مطالعه محیط جغرافیایی زمین (قرن پانزدهم)



کلمب سفر به سمت غرب را چاره کار می داند

  
بسیاری از کارشناسان دریایی معاصر وی با نظرش مخالف بودند و به ارزیابی که دو قرن پیش از میلاد درمورد محیط و پیرامون کره زمین شده بود، معتقد بودند. ارزیابی آن دوران محیط زمین را 25000 مایل بیان می نمود، با این وضعیت فاصله میان جزایر قناری و ژاپن 12200 مایل ارزیابی می شد و درنتیجه هرگونه سفر دریایی در آن زمان را کاملا غیر ممکن می نمود.


یکی از نقشه های جهان در قرن پانزدهم که کریستف کلمب در اختیار داشت.

 

تلاش کلمب برای جلب رضایت پادشاهان برای سفر دریایی به غرب
کریستف کلمب در پی جلب حمایت مالی برای این سفر برآمد، وی ابتدا طرح خود را به پادشاه پرتغال ارائه داد و سپس آن را به ژنو و ونیس برد ولی به دلیل هزینه بالای سفر و احتمال زیاد ناکامی آن، مورد پذیرش هیچ یک قرار نگرفت. کلمب به اسپانیا و نزد ایزابل ملکه کاستیل و فردیناند رفت و طرح خود را بازگو نمود، در ابتدا طرح رد شد اما با پادرمیانی یک یهودی سرشناس به نام لویی دوسانتانگل(وزیر مالیه فردیناند) ایزابل موافقت نمود.


تلاش کریستف کلمب برای جلب رضایت ملکه کاستیل(اسپانیا)
او با وساطت یک یهودی موفق به جلب رضایت ملکه شد




فردیناند، در زمان درخواست کلمب،
 پادشاه آراگون ، کاستیا و لئون، سیسیل بود




لویی دوسانتانگل(وزیر مالیه فردیناند)





سه کشتی سانتاماریا، نینیا و پینتا همراه با نود نفر خدمه
 به فرماندهی کلمب از سواحل اسپانیا حرکت می کنند




کریستف کلمب در آگوست 1492 میلادی اسپانیا را با سه کشتی ترک کرد.
حدود ده هفته بعد، جزیره ای مرجانی رؤیت شد و کلمب و همراهانش در دوازدهم اکتبر 1492 میلادی وارد این جزیره شدند که بعدها به باهاماس(Bahamas) شناخته شد.



تصاویر متعدد ترسیم شده از ورود کلمب و همراهانش به باهاماس



آنها در ابتدا گمان می کردند که به منطقه هندوستان رسیده اند و اهالی بومی آن منطقه را هندی(Indian)  نامیدند. کلمب از باهاماس خارج شد و به سفر خود ادامه داد و چندین جزیره دیگر در منطقه شناسایی و کشف نمود که از جمله آنان می توان به هیسپانیولا(Hispaniola) (قسمتی از هائیتی و جمهوری دومنیکن امروزی) اشاره کرد.

علت اشتباه کلمب را نمی توان به محاسبات وی مربوط دانست بلکه علت واقعی این است که کلمب از وجود جزایری دیگر قبل از جزیره ژاپن و سواحل چین با خبر نبود.


نقشه جهان تا قبل از سفر کلمب




مسیر  سفر دریایی کلمب به غرب و رسیدن به باهاماس
 و حرکت به سمت هیسپانیولا و سپس مسیر بازگشت به اسپانیا


کریستف کلمب به همراه جواهراتی که از سرزمین های آمریکا بدست آورده بود راهی اسپانیا شد. جواهرات را نزد ملکه ایزابل تقدیم نمود.


کریستف کلمب به همراه دوازده نفر از بومیان آمریکا و طلا و جواهر فراوان
وارد اسپانیا می شود و به ملکه ایزابل ادای احترام می کند. 


گزارش کلمب به دربار پادشاه اسپانیا نیمی حقیقی و نیمی جعلی بود و شاید حتی خودش هم به جعلی بودن ادعایش نزد ملکه تا پایان عمرش واقف نشد زیرا که او ادعا کرد به آسیا و سواحل چین رسیده است در حالی که چنین نبود و درواقع او به قاره ای جدید دست یافته بود. کلمب در توصیف هیسپانیولا چنین می نویسد:

«هیسپانیولا یک معجزه است، کوه ها و تپه ها، دشت ها و چراگاه ها حاصلخیز و زیبایند... لنگرها به طور غیرقابل باوری خوبند و درآنجا رودخانه های وسیع بسیاری وجود دارد که اغلبشان طلا دارند... ادویه های متنوع و معادن بزرگ طلا و سایر فلزات در آنجاست...» 1

کلمب اعلام داشت که اگر ملکه حمایت لازم را از وی بنماید این بار با طلای بیشتر و هرتعداد برده که نیاز است باز می گردد. وعده های کلمب باعث شد تا در سفر دوم با هفده کشتی و 1200 خدمه به سوی جزایر دریای کارائیب حرکت کند.


کریستف کلمب: [بومیان] نوکران خوبی هستند...
تنها پنج نفر کافی بود که آنها را مطیع خود کنیم تا هرچه می خواستیم انجام دهند.


کلمب و همراهانش به هر جزیره ای که پا می گذاشتند بومیان را اسیر می کردند تا هم با مزاحمت آنها روبرو نشوند و هم در جستجوی طلا به آنها کمک نمایند. جستجوی طلا ناکام ماند و زمان بازگشت برخی کشتی ها رسیده بود و لذا کلمب برای اینکه کشتی ها خالی روانه اسپانیا نشوند، به هجوم بی سابقه ای دست زد و 500 نفر از بومیان را اسیر نمود و به اسپانیا فرستاد، 200 نفر از آنان در راه جان سپردند و 300 نفر باقیمانده نیز به عنوان برده در شهرهای اسپانیا فروخته شدند.


مأموران کلمب با بی رحمی تمام در حال بریدم گوش های یک سرخپوست(بومی)




سفرهای متعدد کلمب و اروپاییان به جزایر کارائیب و قاره جدید بعد از سفر اول




هجوم به بومیان منطقه و اسارت و بردگی آنها



کلمب گفتاری دارد که از فرایند تطهیر سازی شخصیتش پرده بر می دارد و چهره واقعی و طمّاع او را نمایان می سازد:

«بیایید به نام تثلیث مقدس به فرستادن همه بردگانی که قابل فروش هستند ادمه دهیم.»(2)
کلمب که به تدریج از یافتن طلا نا امید شد، دستور داد در یک منطقه که احتمال وجود طلا زیاد بود هر فردی که بالای 13 سال سن داشت به جستجوی طلا بپردازد، بومیانی که با این تصمیم مخالفت می نمودند سر خودرا از دست می دادند.

در سفر اول بومیان منطقه مهربانانه به استقبال کلمب و همراهانش رفتند، آتالی(Attali) نویسنده یهودی فرانسوی در این باره می گوید:

«بومیان آرام و بی آزار جزیره، برای استقبال از آنها[کلمب و همراهانش] آمده بودند، اما کلمب انها را به عنوان انسان، به حضور نپذیرفت.» (3)

 و حتی خود کلمب در خاطراتش به توصیف آنان می پردازد:
«...آنها اندامی تنومند، جثه هایی قوی و چهره هایی جذاب داشتند...آنها سلاح به دست نمی گیرند و آن را هم نمی شناسند، چون یک بار شمشیری نشان آن ها دادم، آن را از لبه برنده اش گرفتند و از روی ناآشنایی خود را زخمی کردند، آهن هم نداشتند، نیزه هایشان از ساقه نی شکر درست شده... نوکران خوبی هستند...تنها پنج نفر کافی بود که آنها را مطیع خود کنیم تا هرچه می خواستیم انجام دهند.» (4)

از جملات پایانی کلمب در توصیف بومیان منطقه باهاماس در همان ابتدا به اندیشه های استثمارگرانه و فرومایگی کریستف کلمب و همراهانش پی می بریم ولی فرومایگی آنان تنها در جملات باقی نماند و از این پس دوران فلاکت و مظلومیت بومیان بی دفاع منطقه باهاماس و دیگر مناطق یا به اصطلاح دنیای جدید(New World) آغاز می شود.

...


کلمات کلیدی :امریکا