سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دو مجری اخراجی

بسم الله و بالله

دو مجری دیگر صدای آمریکا هم اخراج شدند + تصاویر

در ادامه تصفیه حساب‌های باندی و فساد اخلاقی و مالی حاکم بر این شبکه بی مخاطب این بار دو مجری این شبکه به عنوان تعدیل نیرو اخراج شدند

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، شبکه VOA   صدای آمریکا وابسته به سازمان سیا با هزینه های میلیاردی نتوانسته است مخاطب چندانی جذب کند.


روز گذشته انتشار خبر قطع هم کاری نگار مرتضوی و مهشید ندیری با صدای آمریکا در سایت‌های ضد انقلاب باعث شد تا دوباره شکست و باندبازی این شبکه مطرح شود.

کشورهای غربی و آمریکا با راه اندازی و حمایت از صدها شبکه ماهواره ای فارسی زبان در پی سلطه فرهنگی و تأثیرگذاری سیاسی خود هستند.

با وجود هزینه میلیاردی دولت آمریکا در تاسیس و اداره شبکه صدای آمریکا VOA این رسانه اصلاً موفق نبوده و مخاطب چندانی بدست نیاورده و در آمارگیری مخاطبان سایت‌های ضد انقلاب در پایین‌ترین رتبه‌ها قرار دارد افول این شبکه کنگره آمریکا را بر آن داشت تا با اعزام گروه تحقیق و نظارت علت شکست را بیابد این گروه تحقیقی نتیجه عملکرد خود را پس از یک سال ارائه کرد در این گزارش علل اصلی شکست این شبکه حسادت و باندبازی کارمندان آن و مدیریت بر شمرده شده است بر اساس این گزارش مدیریت صدای آمریکا بارها تغییر کرده و بسیاری از این شبکه اخراج شدند ولی تفاوتی در سقوط آزاد این شبکه ایجاد نشد.

شکست رسانه ای صدای آمریکا ناشی از باندبازی و فساد اخلاقی و مالی برنامه سازان و مجریان این شبکه است که بنا بر اخبار منتشره از کارمندان سابق این شبکه گفته میشود: اخراج جمشید چالنگی توسط واحد حفاظت صدای آمریکا? به دلیل شکایت ستاره درخشش از تعرض وی بوده است که علی رغم انکار چالنگی تصاویر دوربین‌های مدار بسته حکایت دیگری داشته است.

چند ماه قبل نیز رودابه بختیار مشاور بخش فارسی صدای آمریکا و کاوه باسمنجی از اعضاء تحریریه این رسانه از کار برکنار شده بودند.

برخی از اخراجی‌های این شبکه به همراه محمد نوری زاده با دریافت پول از شاهزاده مرتجع عربستانی شبکه ایران فردا را راه انداختند که چون گذشته موفقیتی بدست نیاورند.

منبع: باشگاه خبرنگاران



کلمات کلیدی :ماهواره

خوابی که مایه تمسخر شد

بسم الله و بالله

در یک کنفرانس ضد ایرانی مطرح شد؛

اپوزیسیون در میان مردم ایران هیچ نفوذی نداشته است / خوابی که برای نوری زاده مایه تمسخر شد + تصاویر

روزنامه گاردین چاپ انگلیس با انتشار گزارشی به تحرکات اخیر ضد انقلاب و کنفرانس دو روزه این عناصر در شهر استکهلم پرداخت.

به گزارش سرویس بین‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از روزنامه گاردین ؛ در این نشست دو روزه ضد ایرانی که در پارلمان سوئد و با حضور نمایندگانی از این کشور و همچنین عناصری از ضد انقلاب خارج نشین برگزار شده بود، برخی از عناصر ضد انقلاب از جمله سازگارا به سخنرانی پرداختند. در این کنفرانس ضد ایرانی جمعی از فعالان فراری فتنه 88 و سلطنت‌‌طلب‌ها دور هم گرد آمده‌ بودند، که از جمله آن‌ها می‌توان به افرادی مانند مهرانگیز کار(همسر سیامک پورزند و از عناصر شرکت کننده در کنفرانس برلین درسال 1379) و محسن سازگارا ضد انقلاب فراری وابسته به موسسه "جورج‌ بوش" اشاره کرد.

"سازگارا" که در نشست استکهلم که به میزبانی حزب دموکراتیک سوئد برگزار شده بود به نوعی رقابت علنی خود را با نشست شورای ملی ربع پهلوی آغاز کرده بود، در سخنرانی خود ضمن اشاره به حماسه 9 دی سال 88، اذعان می‌کند مردم ایران اعتنایی به جار و جنجال‌های انتخاباتی و دعوت به صف‌کشی‌های خیابانی در شبکه‌های ضد انقلاب نخواهند کرد.

نویسنده گاردین در ادامه گزارش خود از این نشست، با اشاره به بی‌کفایتی و عدم محبوبیت عناصر ضد انقلاب نزد ملت ایران می‌نویسد: اپوزیسیون ضد انقلاب خارج‌نشین اذعان می‌کنند در میان مردم ایران هیچ نفوذی نداشته و نتوانسته‌اند توجه مردم را به‌سوی خود جلب کنند.

  "فردریک مالم" نماینده پارلمان سوئد که یکی دیگر از سخرانان این نشست بود در یک اقدام مداخله جویانه و ضد ایرانی هم صدا با عناصر ضد انقلاب خواستار تحریم انتخابات ریاست جمهوری در ایران شد  ." 

اما نکته جالب توجه این کنفرانس که صدای ضد انقلاب را در هم در آورد، رفتار غیر معمول علیرضا نوری‌زاده ضد انقلاب وابسته به دستگاه‌های جاسوسی سعودی و انگلیس بود.

تصاویر منتشر شده از این نشست نشان می‌دهد، با توجه به برگزاری این کنفرانس در محل پارلمان سوئد و در حالی که کنفرانس حالتی رسمی به خود داشته و سخنرانان در حال سخنرانی هستند، علیرضا نوری‌زاده با بی‌ احترامی و بدون در نظر گرفتن شرایط جلسه، با آرامش خیال روی صندلی خود در حال چرت زدن است.

 

این رفتار تمسخرآمیز نوری‌زاده، موجب اعتراض جریان ضد انقلاب شد، به گونه‌ای که دوستان لندن‌نشین وی، در شبکه‌های اجتماعی به تمسخر نوری‌زاده پرداخته‌ و برگزاری این جلسات را کاری ابتر و بیهوده در برابر اراده ملت بزرگ ایران دانستند. 

گفتنی است، چندی پیش، شورای ملی ایرانیان وابسته به رضا ربع پهلوی، نیز هفتم و هشتم اردیبهشت ماه سال جاری در پاریس در نمایشی مضحک نشستی را برگزار کرد که با عدم استقبال ضد انقلاب روبرو شد.

منبع: باشگاه خبرنگاران


کلمات کلیدی :ماهواره

تعطیلی VOA و رادیو فردا

شکست آمریکا در دیپلماسی عمومی علیه ایران؛

تعطیلی VOA و رادیو فردا نتیجه رسوایی های اخلاقی + عکس

اگرچه رسانه ها تصویری یکی از ابزار مهم و تاثیرگذار دیپلماسی عمومی غرب علیه ایران محسوب می شوند، اما عدم توجه به ویژگی های جامعه ایرانی سبب شکست جنگ رسانه ای آمریکا علیه ایران شده است.
به گزارش مشرق، اگرچه رسانه ها تصویری یکی از ابزار مهم و تاثیرگذار دیپلماسی عمومی غرب محسوب می شوند، اما عدم توجه به جامعه ایرانی توسط متخصصین آمریکایی، سبب شده است که آمریکا در بحث رسانه های فارسی زبان شکست سنگینی بخورد و مسوولان کاخ سفید به این نتیجه برسند که در جنگ رسانه ای شکست خورده و نتوانستند به اهداف حداقلی خود دست پیدا کنند. 
دلایل متعددی برای تعطیلی دو شبکه VOA     و رادیو فردا وجود دارد اما در گزارش زیر به صورت اجمال به مهمترین آنها اشاره می کنیم.

1-  عدم تأثیرگذاری در مخاطبین 

از مواردی که برای تعطیلی این دوشبکه بیان شده است، تأثیر ناچیز و کاهش مخاطبین این دو شبکه در میان فارسی زبانان است به حدی که بر اساس آمار منتشر شده، سهم صدای آمریکا و رادیو فردا در میزان جذب مخاطب، 5.1 درصد است در حالی که دو شبکه BBC     و MANOTO       روی هم رفته 49 درصد مخاطبین را به خود جذب کرده اند.

بنابر این گزارش، بخش فارسی صدای آمریکا وابسته به دولت ایالات متحده با بودجه سالیانه 23 میلیون دلار کمتر از پنج درصد مخاطب دارد در حالی که شبکه من و تو با سالیانه 9 میلیون دلار، 32 درصد مخاطبین فارسی زبان را به خود اختصاص داده است.


 


آمار منتشر شده از میزان مخاطبین رسانه های فارسی زبان

از سوی دیگر، در مقایسه آماری بین سال 2010 تا 2011، میزان بیندگان و مخاطبین صدای آمریکا از 19.6 به 6.1 درصد کاهش یافته است.


2-  انتشار عمدی اطلاعات نادرست در وبسایت BBG

از دیگر دلایل توقف رادیو فردا و صدای آمریکا، انتشار آمار نادرست در وبسایت رسمی BBG     است، بطوریکه مسوولان قسمت فارسی زبان صدای آمریکا، با تعمد برای گرفتن بودجه سالیانه و حتی مبلغی بیش از بودجه درنظر گرفته، آمار سال 2010 خود را برای سال 2012 منتشر کردند در حالیکه این رسانه از سال 2010 تا سال 2011 بیش از نیمی از مخاطبین خود را از دست داده است اما در آمار سال 2012، عدد 21 درصد را به عنوان میزان مخاطبین صدای امریکا منتشر کرده است.[1]

در قسمت دیگری از این گزارش آمده است: صدای آمریکا بدون هیچ اطلاع قبلی، برنامه پارازیت با اجرای "کامبیز حسینی" را بدون هیچ دلیل قانع کننده ای متوقف و مجری آن را اخراج کرده است پس چگونه ممکن است این رسانه بدون هیچ برنامه جذابی، در سال 2012 21 درصد مخاطب داشته باشد در حالیکه بی بی سی فارسی با تنوع در اجرا و جذب افراد جدید، بسیاری از مخاطبین فارسی زبان را به خود جذب کرده است.

"هیلاری کیلنتون" وزیر خارجه سابق آمریکا و یکی از اعضای BBG     در دیدار سالانه خود گفته است: با توجه به ظرفیت BBG     و همچنین اهداف این مجموعه، ما هیچ کاری نتوانستیم انجام بدهیم و BBG     تقریبا مرده است.

کلینتون همچنین می گوید: ما در BBG   آن کارهایی را که در جنگ سرد انجام می دادیم را هم انجام نمی دهیم و نمی توانیم پیام آمریکا را به سراسر جهان برسانیم.[2]

3- ساختاری مبتنی بر فامیل گرایی و پارتی بازی

بنابر گزارش منتشر شده توسط پزوهشگاه کنگره آمریکا در سال 2012، سطح بالایی از فامیل گرایی، آشفتگی و آلودگی در قسمت فارسی زبان صدای آمریکا اتفاق افتاده است و عملا این مسائل، اهداف و ماموریت های دیپلماسی عمومی آمریکا را نه تنها اجابت نکرده بلکه در مواردی خلاف راهبرد دیپلماسی عمومی آمریکا عمل کرده است.[3]

مصادیقی از اشفتگی و فامیل بازی در صدای آمریکا به شرح زیر است:

1- گسترش فامیل گرایی و پارتی بازی در استخدام کارکنان بدون گزینش و کنترل

2- پارتی بازی برای انتن دادن به گروه های خاصی از اصلاح طلبان به دلیل سابقه های دوستی و ندادن آنتن به دیگر گروه های مهم

3- پرداختن بیش از حد با اخباری که مشکلات جامعه آمریکایی را نشان می دهد در صورتی که به مشکلات رژیم ایرانی بسیار کمتر پرداخته می شود.

4- استخدام دوستان و آشنایان بدون صلاحیت و تجربه لازم برای کار در رسانه و همچنین عدم توجه به درخواست دیگر متقاضیان شایسته

در ادامه گزارش کنگره درباره صدای آمریکا آمده است: بسیاری از کارمندان صدای آمریکا نه تنها هیچ سابقه رسانه ای و ژورنالیستی ندارند بلکه از فراریان سیاسی ایران و تنها از جریان اصلاح طلبان هستند، افرادی همچون علی افشاری ، احمد باطبی، فریبا داودی مهاجر و ... که احتمالا مامور سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در میان کارمندان صدای آمریکا هستند.

در این گزارش با اشاره به مضمون برنامه های غیر اخلاقی صدای آمریکا آمده است: اگرچه صحبت در باب مسائل جنسی از نظر فرهنگ غربی پذیرفته شده است و جامعه ایرانی هم جامعه باز و آزادی است، اما خانواده های ایرانی عملا دارای ساختار خاص و محافظه کاری هستند و پخش برنامه هایی با مضمون جنسی نه تنها به نفع دیپلماسی عمومی آمریکا نیست بلکه به جذب مخاطب هم کمکی نمی کند و عملا سبب دور شدن مخاطب ایرانی از رسانه آمریکایی می شود.



تبدیل شدن صدای آمریکا به باشگاه فامیلی در آمریکا

4- وسعت نامناسب اداره با توجه به خروجی

با توجه به گزارش وبسایت BBG، کل کارمندان این اداره در 43 زبان مختلف، 1209 نفر است در حالیکه صدای آمریکا در بخش فارسی بیش از 200 نفر کارمند دارد[4] که 79 نفر به عنوان تمام وقت و 114 نفر به عنوان پیمان کار هستند.

در ادامه این گزارش با توجه به بودجه سالیانه BBG که در حدود 205 میلیون دلار با مخاطبین هفتگی 141 میلون نفر است، بودجه بخش فارسی با تنها با 5 درصد مخاطبین کل، 23 میلیون دلار است در حالیکه بودجه دیگر بخش های صدای امریکا، سالیانه کمتر از 5 میلیون دلار است و بیشتر از صدای آمریکا فارسی و رادیو فردا برنامه اجرا می کنند و برنامه های ابتکاری بیشتری ارائه می دهند اما این دو شبکه هیچ ابتکاری از خود نشان نداده و عملا کمکی به دیپلماسی عمومی آمریکا نکردند.



5- تبدیل شدن صدای آمریکا به پایگاهی برای اصلاح طلبان

بسیاری از کارمندان و پیمان کاران صدای آمریکا، حامیان و افراد متصل به جریان اصلاحات در ایران است و صدای آمریکا عملا تبدیل به پایگاهی شده است تا اصلاح طلبان از دوستان خود تعریف کرده و دیگر رقبای خود را مسخره و بی اعتبار کنند.



صدای آمریکا و رادیو فردا عملا تبدیل به تریبون اصلاحات در خارج از کشور شده است



آنچه از گزارش فوق می توان نتیجه گرفت، شکست آمریکا در بخش دیپلماسی رسانه ای خود علیه ایران است و عملا بحث دیپلماسی عمومی آمریکا در بخش رسانه، به دولت انگلیس واگذار شده است و شبکه هایی همچون MANOTO و BBC PERSIAN به جای شبکه های آمریکایی، برای فارسی زبانان برنامه تولید می کنند.

 


[1] - http://www.bbg.gov/press-release/radio-farda-voa-morning-programs-make-the-leap-to-television/

[2] -http://www.washingtonpost.com/national/senators-urge-obama-to-quickly-fill-vacant-inspectors-general-slots/2013/01/24/bb747c26-665b-11e2-9e1b-07db1d2ccd5b_story.html

[3] - http://www.scribd.com/doc/99342471/Iran-U-S-Concerns-and-Policy-Responses-June-26-2012

[4] - http://www.bbg.gov/broadcasters/voa/


کلمات کلیدی :ماهواره

رد پای دشمن در پیامک ها

بسم الله و بالله

پیامک اومد ، عجب جالب و خنده داره. ...

بی آنکه ردپایی از نقشه شوم دشمنان دیده شود با یک پیامک ریشه ما را هدف گرفته اند.

روز زن که نزدیک می شود ، پیامک های بظاهر طنز اما مخرب زن مسلمان و ایرانی ، گوشی به گوشی و خط به خط موبایل ها جابجا می شوند.

روز پدر یا روز مرد هم همانطور.

درون این پیامک های بظاهر طنز دنیائی مکر و توطئه و تخریب خوابیده که بی آنکه ما بخواهیم و اعتقادی به آن داشته باشیم در ضمیر ناخودآگاه ما لانه می کند و در مواقع حساس زندگی و خانواده ، نمایان می شود.

پیامکی که حرفش این شده که زن خانه فقط حق می باشد و مادر شوهر و خواهر شوهر چنین و چنان و یا برعکس عروس ها ، شاید چند لحظه ای خنده بر لبان ما بنشاند اما در دراز مدت جز غم و گریه حاصلی نخواهد داشت. وقتی پیامک های رسیده به خانم ها حاوی بدترین لقب ها به مرد یا شوهر می باشد و خانم فکر کرده این پیامک تنها برای خنداندن او می باشد و اصلا به عواقب بلند مدت آن فکر نکرده و یا پیش خود حساب نکرده که این پیامک مثلا طنز چگونه ضمیر ناخودآگاهش را هدف گرفته و نسبت به مرد یا شوهرش بدگمان و دل چرکین می شود و یا بدتر از اینها.   بسیاری از این پیامک ها سبب اختلافات خانوادگی شده و زن و مرد فقط بخاطر یک پیامک چند روز نسبت به هم بی مهر و محبت می شوند.  براستی فرق میان این نوع پیامک ها با کلام خداوند حکیم چقدر می باشد و چقدر در تضاد هست  که  خداوند در قرآن فرموده: « و از جمله نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و میان شما الفت و رحمت برقرار ساخت...»(سوره روم آیه 21)

در بعضی از پیامک ها رد پای دشمن بوضوح دیده می شود. کافی است کمی تأمل کرده و سفارشات اسلام و معصومین علیهم السلام درخصوص زن و مرد را مرور کنیم تا ببینیم که چگونه با یک پیامک خلاف اسلام و احادیث را بخورد ما می دهند.

خیلی از ماها ، بدون غرض این پیامک ها را منتشر کرده یا می کنیم و هدفی جز خندان دیگران نداریم، اما معلوم نیست که این پیامک از کجا و  چه کسانی و یا چه فرقه هایی نشأت گرفته و چه اهداف خبیثی را دنبال می کنند.

ای کاش با کمی فکر و اندیشه راه این دشمنان پنهان را سدّ کنیم و در مقابل فرهنگ اصیل و اسلامی خودمان را منتشر کنیم.  انشاءالله


کلمات کلیدی :تهاجم فرهنگی

هالیوود و سیاست خارجی آمریکا

هالیوود و سیاست خارجی آمریکا/ فیلم‌هایی که از قدرت نظامی تمجید می‌کنند

بخش قابل توجهی از فیلم‌های تولید شده توسط «هالیوود» را فیلم‌هایی تشکیل می‌دهند که به تمجید و ستایش از قدرت نظامی می‌پردازند تا توجیه کننده سیاست‌های تجاوزکارانه آمریکا در مناطق مختلف جهان باشند.


خبرگزاری فارس: هالیوود و سیاست خارجی آمریکا/ فیلم‌هایی که از قدرت نظامی تمجید می‌کنند

به گزارش خبرگزاری فارس، اندیشکده تحقیقات سیاسی و استراتژیک «الاهرام» در پژوهشی به قلم «هنا عبید» با عنوان «هالیوود و سیاست خارجی آمریکا: فیلم‌هایی که از قدرت نظامی تمجید می‌کنند» می‌نویسد که سینمای آمریکا با تجسم‌های عینی آن که در استودیوهای هالیوود نمود پیدا می‌کند، از جمله عناصر مهم در قدرت نرم آمریکا تلقی می‌شود، صنعتی که در برخی موارد نقشی را بازی می‌کند که از نظر اهمیت کمتر از قدرت مادی، اقتصادی و نظامی نیست.

قدرت نرم از طریق رسانه‌ها، آموزش و وسایل تفریحی و رفاهی فعالیت و به طور غیرمستقیم برای قانع سازی و جذب دیگران تلاش می‌کند تا اهداف آمریکا را از طریق پیام‌های غیرمستقیم رسانه‌ای و یا آموزشی به مخاطبان القا کند و یا آنها را تحقق ببخشد و این با قدرت مادی تفاوت بسیار دارد، زیرا در قدرت مادی بر زور و اجبار تکیه می‌شود.

استفاده از این ابزارها منجر به ساخت و شکل‌دهی موافقت و یا تأیید افکار عمومی می‌شود و این در چارچوب‌ها و ابعاد روحی و روانی قرار می‌گیرد که هیچ یک از قدرت‌های جهانی جهت ایفای نقش فعال و تاثیرگذار خود و یا کاهش هزینه‌های تحقق اهداف مورد نظر خود از آن بی نیاز نیستند و از این طریق تلاش می‌کنند تا مصداقیت و یا مشروعیت اهداف خود را تحکیم بخشیده و افزایش دهند و آنها را جزو به عنوان اهداف جهانی مشترک به افکار عمومی القا کنند.

تسلط هالیوود بر صنعت سینمای جهان

«هالیوود» از زمان پیدایش در اوایل قرن بیستم به عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر جذب و قدرت نرم، همیشه نقشی اساسی را در صنعت سرگرمی و سینمای جهان ایفا کرده و همواره بر این صنعت سلطه داشته است. این تأثیرگذاری طی دو دهه گذشته در سایه جهانی سازی و عصر اطلاعات به خصوص با گسترش ماهواره‌ها،‌ شبکه‌های کابلی که تولیدات آمریکایی را نمایش می‌دهند، افزایش یافت و تکیه بسیاری از نسل‌ها بر اینترنت، فیلم‌ها و وسایل سرگرم کننده به عنوان ابزارهای اساسی برای جذب افکار عمومی و گرایشات و تمایلات، بیش از پیش از اهمیت ابزارهای سنتی مثل کتاب و رسانه‌های شنیداری و نوشتاری و ... کاست. بنابراین فیلم‌ها که فیلم‌های آمریکایی در رأس آن قرار دارند، نقش نهادهای آموزشی جایگزین را در قبال کاربران ایفا کردند و دست اندرکاران امور از طریق سینما افکار و نظرات خود را در قبال بسیاری از مسائل و قضایا بیان کردند.

صنعت سینمای آمریکا نقش مهمی را در نشر فرهنگ مردم آمریکا و جلب نگاه‌ها و توجهات با خط مشی زندگی آمریکایی و جذب علایق و سلایق با این شیوه زندگی، ارائه الگوهایی جذاب از ارزش‌های خاص آمریکا درباره آزادی ایفا کرد، به طوری‌که در میان بسیاری از نسل‌های جوان در سراسر جهان این‌گونه جا افتاده است که آمریکا سرزمین فرصت‌ها به شمار می‌آید.

توجیه و جلب حمایت از سیاست خارجی آمریکا

صرف نظر از این بعد، هالیوود نقش مهمی را در توجیه و جلب حمایت از سیاست خارجی آمریکا به خصوص در زمان تغییر و تحولات بین المللی و یا بحران‌های جهانی همچون رویارویی با نازی‌ها، اتحاد شوروی سابق، ویتنام و سرانجام تروریسم ایفا کرده و می‌کند.

این به این معناست که هالیوود همیشه ابزاری آسان در دست حکومت‌ها و دولت‌های مختلف آمریکایی بوده تا خواسته‌ها و دیدگاه و مواضع خود را به طور خودآگاه و یا ناخودآگاه به دیگران انتقال دهند و این موجب شده تا رابطه صنعت سینمای آمریکا با سیاست داخلی و خارجی این کشور به خصوص در سایه تأسیس استودیوهایی با حمایت بخش خصوصی به رابطه‌ای پیچیده تبدیل شود.

تاریخ هالیوود نشان می‌دهد که بهره مندی اندک هالیوود از استقلال باعث شده است تا تعدادی از روسا و مدیران این صنعت در دهه 40 و 50 قرن بیستم به اتهام همراهی و همبستگی با کمونیسم و یا ترویج و اشاعه افکار این مکتب مورد بازخواست قرار گیرند و کار به آنجا کشید که در آن زمان این افراد به اقدام علیه آمریکا متهم شدند و لیست سیاهی از نمایندگان، مولفان و تهیه کنندگان تهیه شد تا پس از مورد تحقیق و بازجویی قضایی قرار گرفتن، برخی از آنها به زندان محکوم شوند.

بنابراین صنعت سینمای آمریکا جایگاهی را به خود اختصاص داده که موجب می‌شود تا آن را یکی از ابزارهای رسانه‌ای سیاست خارجی آمریکا به شمار آورد، اما در عین حال این صنعت از استقلال نیز بهره مند است.

با این وجود شبکه پیچیده‌ای از روابط وجود دارد که اغلب اوقات باعث می‌شوند تا فیلم‌های هالیوود از سیاست حاکم بر این صنعت چشم پوشی کنند و رو به سیاست‌هایی بیاورند که اغلب مواقع با استراتژی‌های بزرگ سیاست آمریکا به خصوص در دوره‌های همراه با تغییر و تحولات مهم بین المللی هماهنگ و همخوان است.

بنابراین صنعت سینمای آمریکا نقش بارزی را در ترویج سیاست خارجی این کشور ایفا می‌کند، اگرچه در این خصوص استثناهای محدودی نیز ممکن است، وجود داشته باشد.

چه ابعاد سیاسی در فیلم‌های هالیوود به خواسته‌ها و مطالبات عمومی مردم آمریکا، تغییرات موجود، محاسبات مربوط به حمایت مالی و سود و زیان پاسخ دهد و یا اینکه تلاشی آگاهانه برای تغییر افکار عمومی از سوی سازندگان سینمای آمریکا را در برگیرد، فیلم‌های آمریکایی همیشه شکل‌ دهنده خطوط اصلی سیاست خارجی آمریکا در دوره‌های مختلف زمانی بوده‌اند.

هالیوود و تعامل با دوره جنگ سرد

به عنوان مثال در دوره جنگ سرد و نظام دو قطبی شاهد ساخت فیلم‌های بسیاری توسط هالیوود بودیم که از کمونیسم انتقاد و تلاش می‌کردند، وجهه این مکتب را مخدوش و سیاست‌های کشور اتحاد شوروی سابق را بدنام کنند، امری که مشابه آن را در دوره نازیسم هم می‌توان مشاهده کرد. همچنین در دهه هفتاد هالیوود فیلم‌های بسیاری تولید کرد تا به هر طریق ممکن به تحریف افکار عمومی جهانی در قبال مقاومت ویتنام بپردازد و در این راستا مقاومت مردم ویتنام را خشونت مفرط نامگذاری کرد. فیلم‌های هالیوود گاهی به طور مستقیم به این موضوع از بعد تاریخی و یا سیاسی پرداختند و گاهی به طور غیرمستقیم طرف مقابل را به عنوان عامل شر معرفی کردند.

هالیوود و تعامل با دوره پس از جنگ سرد

از دوران پایان جنگ سرد بسیاری از فیلم‌ها در صنعت هالیوود ظهور کردند که به محوریت نقش آمریکا در عرصه بین المللی می‌پرداختند، از جمله این فیلم‌ها می‌توان به فیلم «روز استقلال» و یا «آرماگدون»‌ اشاره کرد که در آنها قهرمانان آمریکایی، جهان را از شرارت‌های مختلف نجات می‌دادند. امری که بیانگر روحیه آمریکایی موجود در آن زمان بود و موجب شد تا اصطلاحات اساسی و مهمی پای به عرصه بین المللی بگذارد که شاید یکی از مهمترین آنها اظهارات «مادلین آلبرایت» وزیر وقت خارجه آمریکا در آن زمان درباره امتی است که نمی‌توان از آن بی‌نیاز بود.

هالیوود و تعامل با دوره پس از حوادث 11 سپتامبر

از حوادث 11 سپتامبر 2001 و با وجود تقسیم بندی‌های موجود در داخل هالیوود درباره سیاست دولت وقت آمریکا و دیدگاه‌های اعلام شده برخی از روسا و مدیران آن، بعضی از هالیوودی‌ها از بیان اختلاف خود با دولت آمریکا و سیاست‌هایشان نترسیدند و در مواردی حتی این اختلافات را در آثار هنری خود به تصویر نیز کشیدند و در این خصوص می‌توان به «مایکل مور»، کارگردان آمریکایی اشاره کرد که در فیلم معروفش «فارنهایت یازدهم سپتامبر» انتقادهای تندی از سیاست‌های جرج بوشِ پسر، رئیس جمهوری وقت آمریکا به عمل آورد و از آنچه جنگ علیه تروریسم و هم پیمانی بین المللی با آمریکا و علیه تروریسم خوانده شد، انتقاد کرد.

اگرچه در این میان موج جدید و روشنی از فیلم‌های هالیوودی ظهور کردند که سیاست خارجی آمریکا را در طول سال‌های پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 توجیه و یا تأیید می‌کردند و گاهی این تأیید ناخودآگاه و گاهی عمدی بود.

شکل گیری نهضت فیلم آمریکایی

در همین چارچوب در سال 2004 میلادی گروهی به نام «نهضت فیلم آمریکایی» تاسیس شد و شکل گرفت و جشنواره سینمایی را با این عنوان بر پا و تلاش کرد تا گرایش‌های ملی گرایی را در فیلم‌های آمریکایی افزایش و دیدگاه‌های نومحافظه کارانه را به تصویر بکشد و برحسب اظهارات بنیانگذاران آن، این مجموعه با حمایت مالی خوبی از سوی طرفداران و هواداران اندیشه‌های محافظه کارانه روبه رو شد.

فیلم اسامه یا توجیه اشغال افغانستان

طی سال‌های اندک گذشته شاهد تولید تعداد قابل ملاحظه‌ای از فیلم‌های هالیوودی بودیم که به صورت مستقیم حمایت از سیاست خارجی آمریکا را به تصویر می‌کشیدند و یا تلاش می‌کردند تا وجهه نظامی آمریکا را به ویژه در عرصه جنگ علیه تروریسم و پیامدهای آن در افغانستان و عراق زیبا و خوشایند جلوه دهند، از جمله مهم‌ترین فیلم‌های تولید شده در این عرصه فیلم «اسامه» ساخته شده در سال 2004 است که در آن مصایب‌های دختر جوانی در سایه حاکمیت نظام طالبان بر افغانستان به تصویر کشیده شده است، تا به این ترتیب جنگ آمریکا علیه نظام طالبان در افغانستان برای جامعه بین المللی و افکار عمومی آن موجه جلوه کند و در این راستا بر رنج‌های بشری به خصوص مشکلات زنان افغانی در سایه حاکمیت نظام طالبان بر این کشور تمرکز شده است.

فیلم پاس وایر یا توجیه رسوایی ابو غریب

اما این تمام ماجرا نبود، بلکه در این بین گروه دیگری از فیلم‌ها را نیز مشاهده می‌کنیم که به طور غیرمستقیم به توجیه و یا زیبا جلوه دادن سیاست آمریکا پرداختند، در این خصوص می‌توان به فیلم «پاس وایر» از تولیدات «والت دیزنی» در سال 2005 میلادی اشاره کرد که در آن تلاش شده شکنجه‌های روی داده در زندان «ابو غریب» عراق را به تصویر بکشد و آنها را افشا کند. این فیلم با استفاده از ستاره‌ای همچون «وین دیزل» تلاش می‌کند تا وجهه نظامی آمریکا را بهبود بخشد که به دلیل افشاگری‌های صورت گرفته درباره شکنجه زندانیان این زندان توسط زندانبانان آمریکایی لطمات زیادی خورده بود. این فیلم با داستانی انسانی و بشر دوستانه تلاش می‌کند، سرباز آمریکایی را به تصویر بکشد که قهرمانی‌های خارق العاده‌ای را از خود در عراق به نمایش می‌گذارد، اگرچه ساختار حاکم بر فیلم ساختاری کمدی – انسانی جهت حمایت از فرزندان یک دانشمند آمریکایی است که تروریست‌ها به دلیل ممانعت وی از دستیابی به اختراعی خاص که به صلح جهان لطمه می‌زند او را ترور می‌کنند و تفنگدار آمریکایی نیز موفق می‌شود تا از خانواده این دانشمند محافظت کند و او با شایستگی می‌تواند کارهای خانوادگی آنها را انجام داده و مشکلات شخصی فرزندان آن دانشمند را حل و فصل کند، امری که باعث می‌شود تا او وجهه‌‌ای انسانی دلسوز به خواننده القا شود.

به همین دلیل می‌توان گفت، از جمله مهمترین فیلم‌هایی که در این دوره ساخته شدند و به طور ضمنی سیاست آمریکا را توجیه کردند، فیلم درامی به نام «اسامه» و فیلم کمدی - اجتماعی به نام «پاس وایر» بود که بیانگر ظهور گرایش جدیدی در فیلم‌های هالیوود بود که از قدرت آمریکا به خصوص قدرت نظامی آن تمجید می‌کردند و آن را بهایی ضروری می‌دانستند که باید در قبال آزادی پرداخته شود، امری که به طور کلی با سخنرانی جرج بوش پسر در توجیه جنگ‌های پی در پی سازگاری داشت.

فیلم نارنیا یا اشاعه فرهنگ جنگ در میان کودکان

از جمله دیگر فیلم‌های مهمی دیگری که در این چارچوب ساخته شدند، می‌توان به فیلم «نارنیا» تولید استودیوهای دیزنی در سال 2005 میلادی اشاره کرد. این فیلم کودکان را هدف قرار می‌دهد و تلاش می‌کند، به تغییر دیدگاه‌های کودکان درباره جنگ بپردازد. همچنین در این فیلم به برخی شرارت‌ها و بدی‌ها اشاره شده که باید از آنها دوری کرد و در ادامه به تمجید از جنگ علیه شر و بدی به عنوان یک ابزار ضروری در درگیری میان خیر و شر می‌پردازد. فیلم با حوادثی شروع می‌شود که واقعی به نظر می‌رسند، در این حوادث مادر فرزندان خود را به مکانی دور منتقل می‌کند تا از خسارت‌ها و زیان‌های جنگ در امان باشند، اما طی انتقال فانتزی آنها به دنیای خیالی، این کودکان فنون جنگ را یاد می‌گیرند و به رویارویی سرنوشت ساز با شر می‌پردازند، رویارویی که در آن تنها راه حل موجود جنگ است.

فیلم 300 اسپارت یا توجیه جنگ و خونریزی برای دفاع از آزادی و دمکراسی

اما فیلم « 300 اسپارت» از تولیدات شرکت ورنربروذرز در سال 2006 میلادی که تنها در آمریکا 200 میلیون دلار فروش داشت، را باید اوج گرایش به تمجید از قدرت نظامی به شمار آورد. این فیلم حکایت دفاع پادشاه یونانی «لئو نیداس» را از وطن خود در جنگ با فارس‌ها نشان می‌دهد که شامل قهرمانی‌های نظامی شبه انتحاری است. علی رغم آنکه در تاریخ ثبت شده سیستم نظامی اسپارتی از محبوبیت مردمی بالایی در مقایسه با نظام دمکراتیک موجود در آتن برخوردار نبود که افتخار تمدن یونان به شمار می‌رفت و سهم بالایی در جهان آزاد و دمکراتیک داشت، اما این فیلم بر عکس از سیستم نظامی موجود در اسپارت تمجید  و به طور ضمنی به این نکته اشاره می‌کند که قدرت نظامی اسپارت باعث حمایت از الگوی دمکراسی در آتن شد و به روشنی اشاره می‌کند که ارزش‌ها و به خصوص آزادی نیازمند قدرتی است تا از آن محافظت کند. صحنه‌های خونبار فیلم نشان دهنده جنگ‌های خونین میان ارتش آزاد اسپارت که متشکل از 300 مبارز است، با ارتش متجاوز فارس‌ها است. همچنین این فیلم حاوی صحنه‌های زیادی است که از تربیت نظامی کودکان اسپارت و مبارزاتش تمجید می‌کند. علی رغم آنکه این فیلم متهم می‌شود که آغاز تبلیغات آمریکا برای شروع جنگ علیه ایران است و به پادشاه طاغوتی فارس‌ها اشاره می‌کند، اما رسالت فیلم عمیق‌تر از آن است و مصرانه بر این نکته تاکید می‌کند که قدرت نظامی برای حمایت از آزادی اهمیت بسیاری دارد.

نکته قابل توجه در این فیلم‌ها به خصوص در فیلم اخیر آن است که جنگ مجسم کننده ارزش‌های پاک و شرافتمندانه نیست، بلکه این فیلم‌ها جنگ را به معنای قدرت و برتری نظامی و به عنوان وسیله‌ای جهت حفظ آزادی، ارزش‌های اساسی، حمایت از جان انسان‌ها و جهان از شرارت‌ها ترویج کرده و اشاعه می‌دهند. خطرناک‌تر از آن اینکه این فیلم‌ها پیام‌های مشابهی را از طریق برخی فیلم‌های ویژه کودکان و از طریق استودیوهای دیزنی اشاعه می‌دهند که دارای نفوذ بسیار از حیث توزیع و پخش در سراسر جهان است.  منبع: فارس نیوز



کلمات کلیدی :سینما