سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیپلماسی غذایی امریکا در برابر ایران

قسمت دوم...

برخی افراد نیز با معیار قرار دادن کی.اف.سی تلاش می کنند با مطرح کردن این نام برای کار و تلاش خود اعتبار کسی کنند، این افراد شبیه بسیاری از دانشگاهیان و تکنسین ها عملکرد، اهداف و نتایج فعالیت خود را تنها با متر و استانداردهای غربی اندازه گیری می کنند. برای نمونه بخش هایی از مصاحبه مدیر عامل شرکت کیهان افتخار سینا در تاریخ 4 تیرماه 1390 را مرور می کنیم:  

    « علیزاده، مدیرعامل شرکت کیهان افتخار سینا در باره مشکلات پیش روی خود برای راه اندازی KFC     در ایران می گوید: «من دوست دارم پرچمدار رستوران داری مدرن در ایران باشم. من دوست دارم اولین کسی باشم که یک تحول عمده در صنعت مواد غذایی کشور ایجاد کرده است. من می خواهم اولین کسی باشم که در ایران در حوزه تولید و عرضه محصولات غذایی وارد حوزه برندینگ شده است. برندینگ فقط یک اسم نیست و KFC     فقط یک تابلو ندارد که ما با آن عکس یادگاری بیاندازیم. KFC     دنیایی از استانداردها و دریایی از خدمات است. رستوران داری یکی از حوزه های فعالیت KFC     است. برای KFC     رعایت معیارهای کیفی و روش صحیح پخت مرغ مهم است. مرغی که پودر کمتری در پخت آن استفاده شود، طعم بهتری بدهد، در زمان کمتری بپزد و روغن کمتری برای پخت آن مصرف شود. KFC     فقط یک اسم نیست بلکه یک راه و روش است». 

    «یک مشکل دیگر در این زمینه، نگاه سیاسی است که به فعالیت های اقتصادی و از جمله فعالیت-های شرکت KFC     وجود دارد. اصلا نگاه سیاسی بایستی از روی بسیاری از امور برداشته شود. به علاوه، ما سال هاست که در ایران تعداد زیادی برند خارجی در حوزه های مختلف داریم. به عنوان مثال هم اکنون این همه برند غیر ایرانی در صنعت پوشاک فعال هستند. آیا واقعا فعالیت آنها باعث شده که صنعت پوشاک کشور فلج شود؟ اگر صنعت پوشاک فلج شده است پس چرا از فعالیت برندهای خارجی پوشاک جلوگیری نمی شود؟ در صنعت مواد خوراکی هم برندهای خارجی زیادی هم اکنون در کشور فعال هستند». 

علیزاده در مورد اینکه راه اندازی و گسترش KFC     چه منافعی برای ایران به همراه خواهد داشت، چنین بیان می دارد:« ما فعالیت هایی مثل مرغداری، تولید روغن با فرمول ویژه، لوازم و ملزوماتی مثل کاغذ و چاپ و بسته بندی، حمل و نقل، فرآوری پودر و مواد اولیه غذایی مخصوص را خودمان در داخل کشور انجام می دهیم و هر یک از این فعالیت ها برای کشور اشتغالزایی و درآمدزایی به همراه دارد. من همیشه این جمله مقام معظم رهبری را در ذهن دارم که فرمودند ما در شرایط تحریم به خود کفایی می رسیم. شرکت کیهان افتخار سینا مضایق و سختی های زیادی را تحمل کرد اما بالاخره ما هم به نوعی به خودکفایی رسیدیم. البته برخی مواد اولیه پودرها ازخارج وارد می شود اما در ایران با مواد دیگری ترکیب و فرآوری می شود. مثلا به آن زعفران تولید ایران اضافه می کنیم.  

 

    «و مهم ترین نکته این است که درست است شرکت کیهان افنخار سینا نمایندگی یک کمپانی معروف مواد غذایی را گرفته، اما در واقع به غیر از نام KFC     همه چیزش ایرانی است. هم سرمایه اش و هم نیروی کارش. لذا در سالی که «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ملی» نامیده شده، شایسته است تا حمایت بیشتری از این تولید و سرمایه و کار ایرانی و ملی به عمل آید.» 

ملاحظه می شود مدیرعامل شرکت کیهان افتخار سینا(کی.اف.سی) این شرکت را کاملاً ایرانی می داند، شرکتی ایرانی که تنها نامش KFC     است. به واقع چرا این چنین است؟ آیا این شرکت نمی توانست استانداردهای لازم را رعایت کند بدون اینکه از نام یک برند خارجی استفاده نماید؟ درست است که اغلب عوام جامعه و حتی بخشی از خواص آن به دنبال مارک ها و برند ها هستند، اما آیا وجود یک فرهنگ غلط دلیل دامن زدن به آن می شود؟ آیا این شرکت الا و لابد باید نام خود را به گونه ای انتخاب می کرد که مخفف آن کی.اف.سی را بسازد؟ افرادی که اصرار دارند این برندها در ایران حضور پیدا کنند آیا به ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن اشراف دارند؟ مردمی که برای خوردن غذای این رستوران ها صف می کشند چرا غرور ملی را در تابلوی یک برند خارجی می دانند و حاضرند برای خوردن غذایی با طعم بهتر عزت کشور خود را زیر پا بگذارند؟


  

     

حتی اگر نگاه سیاسی و ایدوئولوژیکی به حضور کمپانی های امریکایی در ایران نداشته باشیم، چطور می توانیم از مضرات و تبعات منفی فعالیت این شرکت ها در نقاط مختلف جهان چشم بپوشیم؟ سال گذشته فضای رسانه ای کشور تحت تأثیر شایعه حضور کی.اف.سی در ایران قرار گرفت، انتظار می رود قدم بعدی مطرح کردن بحث فعالیت مجدد مک دونالدز در ایران باشد. درباره مک دونالد به عنوان نماد امریکایی سازی بسیار سخن گفته شده است. مک دونالدز به عنوان بزرگترین رستوران زنجیره ای جهان با 33 هزار شعبه روزانه غذای 1درصد از جمعیت کره زمین را پوشش می دهد. طبیعتاً این رستوران زنجیره ای از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی است چرا که بدون همسو شدن با آرمان های صهیونیسم نمی توان چنین فعالیت گسترده ای را در اقصی نقاط جهان صورت داد.  

     

کشورهایی که مک دونالدز در آن ها شعبه دارد. 

مک دونالدز به عنوان نماد کپیتالیزم امریکایی از منابع کشورهای فقیر بهره کشی کرده و در کنار دامن زدن به مصرف گرایی نقش مهمی در شیوع چاقی در کشورهای پیشرفته و بخصوص امریکا ایفا می کند. سالانه بیش از 300 هزار نفر در امریکا در اثر مصرف فست فودها می میرند. مک دونالدز مهم ترین برند در حوزه فست فود در جهان است و با سیاستگذاری های خود و تبلیغات فراوان کودکان و نوجوانان بسیاری را جذب این نوع غذاها می کند. در سال 2004 کودکان دلقک مک دونالدز را بیش تر از تصویر مسیح و جرج بوش می شناختند. 

مخالفت های جهانی با تبعات منفی مک دونالدز به حدی بوده است که روز 16 اکتبر به عنوان روز جهانی ضد مک دونالدز نامگذاری شده است. 

    

تبلیغات مک دونالدز کودکان را هدف اصلی خود گرفته است.



اما مک دونالدز تنها کمپانی امریکاییِ تهدید کننده ی زندگی بشر نیست. اغلب کمپانی های فعال در عرصه صنایع غذایی با حفظ خلق و خوی امپریالیستی امریکایی ها ضمن نابودی منابع طبیعی کشورهای فقیر هم محیط زیست را نابود می کنند هم دامنه های نفوذ استعماری نرم را گسترش می دهند. غول های چند ملیتی بویژه بزرگان صنایع غذایی جهان نقش مهمی در تخریب جنگل ها، نابودی اراضی کشاورزی، تولید زباله و ... دارند. فقیرترین کشورها محصولات کشاورزی و دامی خود را به ثروتمندترین کشورها ارسال می کنند، در حالی که بیشترین مرگ و میر و سوء تغذیه کودکان نیز در همین کشورها اتفاق می افتد. میلیون ها هکتار از زمین های قابل کشت در کشورهای فقیر به تولید مواد لازم برای فربه تر کردن دام و یا محصولاتی مانند چای، قهوه و توتون اختصاص دارد. در کشورهای امریکای لاتین برای تغذیه دام هایی که گوشت مورد نیاز مک دونالدز و سایر کمپانی هایی از این دست را تولید می کنند، از دانه های غلات استفاده می شود.


دام ها گاه تا ده برابر انسان دانه و سویا مصرف می کنند، این یعنی پروتئین گیاهی کمتر برای مردم کشورهای فقیرنشین. بنا بر محاسبات انجام گرفته از 145 میلیون تن دانه غلاتی که خوراک دام ها می گردد، تنها 21 تن گوشت و محصولات جانبی تولید می شود، که این نشان می دهد سالانه 124 میلیون تن غلات به ارزش 20 میلیارد دلار امریکا به هدر می رود، در حالیکه این مبلغ می تواند خوراک، پوشاک و امکانات اولیه زندگی را برای بسیاری از مردم فقیر جهان فراهم کند.

از طرف دیگر شرکت های چندملیتی نقش مهمی در تخریب جنگل های نواحی مختلف کره زمین دارند. در این میان نقش مک دونالدز با تخریب بخش وسیعی از جنگل های آمازون به عنوان ریه های کره زمین از سایرین پررنگ تر و خطرناک تر است، به طوری که برآورده ها از نابودی کامل این جنگل ها در طی 50 سال آینده خبر می دهد. کارشناسان معتقدند نابودی زمین های این منطقه در هر پنج ساعت، به انقراض نسل یکی از انواع و گونه های حیوانی، گیاهی یا حشرات می انجامد. جنگل های آمازون برای 5 میلیون سال از هرگونه تجاوز و تخریب انسان در امان بوده و نیمی از گونه های مختلف حیات در کره زمین، در این جنگل ها قرار دارند. مک دونالدز طی نیم قرن وسعتی بیش تر از مساحت فرانسه و پرتقال را در میان نواحیه استوایی آمازون نابود کرده است.

همچنین کمپانی هایی نظیر مک دونالدز و کی.اف.سی با ده ها هزار شعبه در سراسر جهان روزانه حجم بسیار بالایی زباله تولید می کنند، سالانه میلیون ها تن جعبه غذا در شعب این رستوران ها بسته بندی می شود که تنها چند دقیقه مورد استفاده قرار گرفته و سپس دور انداخته می شود، مواد شیمیایی به کار رفته در این بسته بندی ها موجب از بین رفتن گازهای لایه ازن می شود، البته در کنار سایر تبعات زیست محیطی که برای طبیعت دارد.

همه ی این تخریب ها، نابودی محیط زیست، انقراض نسل موجودات زنده، گرم شدن کره زمین، دامن زدن به فقر، گرسنگی و محرومیت در کشورهای فقیرنشین و ... تنها و تنها برای زدن یک گاز به همبرگر مک دونالدز است. این بحثِ حمایت از رژیم صهیونیستی و کشتن کودکان غزه نیست، بحثِ خصومت امریکا با جمهوری اسلامی ایران و وضع تحریم های سنگین که گاه جان ایرانیان را نیز به مخاطره می اندازد هم نیست، این جا صحبت از زیاده خواهی و نفسانیات و شکم پرستی انسان است که برای تجربه یک همبرگر لذیذ حاضر است تنها سیاره ای که بر روی آن حیات وجود دارد را نیز نابود کند.






در این بین از موضوعاتی مانند نقض حقوق حیوانات همانند شیوه تهیه خوراک Foie Gras که در سال های اخیر خبرساز شده و نیز خبرهایی مانند استفاده شرکت پپسی از سلول های فراوری شده جنین های سقط شده(fetal cell in pepsi) و یا مسائلی مانند حاشیه های این شرکت ها در حوزه مسکن کشورهای میزبان و ... چشم پوشی می کنیم. همچنین در نظر نمی گیریم که محققان دانشگاه استنفورد دریافته اند که تبلیغات شرکت های غذایی کاملاً بر مغز کودکان اثر گذاشته و حتی درک آن ها از غذا و نیز قوه چشایی شان را تغییر می دهد، و یا اینکه تحقیقات گوناگون کوکاکولا را مسئول ایجاد دیابت و پوکی استخوان در کودکان معرفی کرده است.

خوراک Foie Gras – غذایی گران قیمت برای ثروتمندان که از طریق شکنجه وحشیانه غازها بدست می آید.








کودکان قربانیان اصلی مک دونالدز و کمپانی های حوزه غذا




کوکا استعمار جهان –Coca colonization

 

جهان مک – McWorld

البته آنچه که پیرامون مک دونالدز و سایر کمپانی هایی از این دست همانند کی.اف.سی گفته شد هرگز باعث نمی شود بخشی از هموطنان با شنیدن خبر افتتاح شعب این رستوران ها در کشور خوشحال نشده و یا ساعت ها جلوی درب رستوران هایی که تابلویی با نام این برندها دارند، صف نکشند، به هرحال برای برخی افراد زندگی چیزی نیست جز خور و خواب و خشم و شهوت ... اما می توان انتظار داشت مسئولان با تدوین قوانین منسجم و بیان دلایل مستدل پاسخ مردمی که دوست دارند در کشورشان غذای با کیفیت بخورند را بدهند حتی اگر ایشان در تعیین مصداق کیفیت و سالم بودن غذا اشتباه کنند. بسیاری از مردم ایران هنگامی که با ابعاد مختلف فعالیت این شرکت هایی آگاه شوند خود با حضور آن ها در کشور مخالفت خواهند کرد.

نبود قوانین منسجم و مشخص باعث می شود به عنوان مثال شرکت هایی مانند پپسی و کوکاکولا از یک طرف علیه ایران پیمان امضاء کرده و از طرف دیگر همچنان از بازار ایران کسب سود ببرند.










موسسه اتحاد علیه برنامه هسته ای ایران – پپسی و کوکاکولا از حامیان این موسسه هستند.




هنگامی که قانون "اجازه ثبت شعبه یا نمایندگی شرکت های خارجی" و یا "ضوابط فعالیت وارد کنندگان کالاهای سرمایه ای و مصرفی بادوام خارجی در کشور" را مطالعه می کنیم نه نشانی از حمایت از تولید ملی در آن ها می یابیم و نه روحی حماسی در آن حس می کنیم. به عقیده افرادی که در این حوزه فعالیت می کنند آیین نامه مشخصی برای برندها و شرکت های خارجی وجود ندارد. مقررات پراکنده بوده و نوعی سردرگمی برای افراد ایجاد می کند. در برخی حوزه ها نیز نگاه سلیقه ای حاکم بوده و کافی است فرد متقاضی نظر مساعد عده ای را جلب کند.

همچنین شفاف نبودن دلایل ممنوعیت حضور شرکت های امریکایی در ایران باعث می شود در حالیکه مک دونالدز ایرانیان را حتی از استفاده کامل از سایتش محروم می کند، در ایران برخی با آب و تاب از این کمپانی سخن گفته و به عنوان مثال مسئولان تیم ملی والیبال برای پاداش پیروزی ملی پوشان را به رستوران مک دونالدز می برند.



McDonald"s Internet Site Terms and Conditions




افتتاح اولین شعبه مک دونالدز در مسکو

گفته می شود شکست شوروی از آمریکا زمانی بود که مردم مسکو ساعت ها در صف افتتاح شعبه ی مسکو به انتظار نشستند. صفی که در تصویر فوق نشان داده شده است همان دلیلی است که باعث شده همیشه بحث حضور رستوران های امریکایی در ایران داغ باشد، به خصوص در سال های اخیر به علت افزایش یافتن کالاهای مصرفی خارجی در بازار ایران این مباحث پررنگ تر شده است. کالاهای مصرفی هیچ گاه در لیست تحریم ها قرار نمی گیرند چرا که این اقلام وابستگی را رقم می زنند، فرقی نمی کند نوشابه باشد یا شلوار یا ماهی تابه، مهم این است که این کالاها در بازار ایران باشند و سبک زندگی مردم را تغییر دهند.

درباره رستوران های امریکایی اهمیت این موضوع مضاعف است، بخصوص رستوران هایی مانند مک دونالدز و کی.اف.سی. درست است که هم اکنون این رستوران ها اعلام می کنند قصد افتتاح شعبه در ایران را ندارند و یا به عنوان مثال روزنامه هاآرتص در پایان سال 1390 پیرو انتشار خبر شعبه کی.اف.سی در ایران ابراز خشم می کند اما در زمان مناسب تمام این مخالفت ها رنگ می بازد، زمانی که مردم ایران آماده صف کشیدن برای استقبال از این برند ها شوند. هنوز مرحله ی آماده سازی افکار عمومی به انتها نرسیده است، در این مرحله هر از گاهی از طریق رسانه ها میزان حساسیت مردم و نخبگان نسبت به یک پدیده سنجیده می شود، زمانی که نتایج از مساعد بودن زمینه های لازم خبر دهند، آن گاه مرحله ی پیاده سازی شروع می شود. مرحله ای که بسیاری از دشمنان انقلاب اسلامی منتظر رسیدن به آن هستند.

در جهان مک(McWorld) همواره جای رزرو شده ای برای انسان ایرانی وجود دارد، چرا که پذیرش سبک زندگی مک دونالدی یعنی تسلیم در برابر کپیتالیسم امریکا.

مشرق نیوز


کلمات کلیدی :اقتصاد

آواتاریسم در زندگی - 1

بسم الله و بالله

نیم نگاهی به آواتاریسم در زندگی دوم  

همپوشانی بین سیستم سایبرنتیکی با سیستم ها مکانیکی ، بیولوژیکی و ار گانیکی سیستم انسان سیبورگ را تشکیل می دهد.انسان سایبورگ شده بسیاری از دغدمندی ها و مسائل روزمره خود را با اتکاء به توان مندی ها و ذهن خود بر طرف نمی کند بلکه با استفاده از کامپیوتر ها، دستگاه های رکوردر، موبایل و این قبیل شقوق الکترونیکی به انجام امور روزمره می پردازد.

مشرق؛ در بخش اول این مقاله به مقدمات آواتاریسم در زندگی دوم پرداخته شد.اکنون بخش دوم این مقاله تقدیم می شود.

هندوئیسم:
هندوئیسم، هندوگرایی یا آئین هندو قدمتی سه هزار ساله داشته و پس از مسیحیت و اسلام سومین دین بزرگ جهان است. هشتاد درصد از جمعیت 1. 2 میلیاردی هندوستان پیرو آیین هندو هستند و حدود 30 میلیون نفر دیگر از پیروان آن در دیگر کشورها زندگی می‌کنند.


     

هندوئیسم را نمی‌توان برپایه یک اقتدار یا باور ریشه‌گرفته از یک موجودیت روحانی یا یک کتاب مقدس تعریف کرد. هندوان مفهوم یکتاپرستانه «خدای خدایان» را می‌شناسند، و اغلب هنگامی که از خدا سخن می‌گویند به یک رب‌النوع خاص هندو اشاره دارند، اما هندوئیسم، متضمن چندخداپرستی و فرقه‌گرایی است. بنابراین، هندوان با اعتراف ضمنی به محدودیت دانسته‌های انسان، توافق کرده‌اند که درباره اصول عقاید توافق نداشته باشند. در نتیجه هندوئیسم بیشتر بر کردار تاکید دارد تا بر عقیده؛ و زیربنای اخلاقی آن تکثّری تقریباً نامحدود دارد.

کلید فهم زندگی دینی هندوها کثرت است، در هندوییسم وحدت نیست، «بنیادگذار» ندارد، نه عقیده‌ی یگانه‌یی دارد و نه کتاب مقدس یگانه‌یی که همگان پذیرفته باشند، نه قانون‌نامه‌ی اخلاقی یا نظام الهی یگانه‌یی، یا مفهوم یگانه‌یی از خدا که محور باشد.




هندوییسم هم دارنده‌ی ‌کیش‌های بومی کوچکی است که شاید فقط در چند روستا شناخته شده باشند و هم فرقه‌های بزرگی چون آیین وَیشنَوَه Vaishnavism یا آیین ویشنوُ ( ویشنوُ)، آیین شَیوَه Shaivism یا آیین شیوا ( شیوا) که میلیون‌ها پیرو، اسطوره‌شناسی‌های غنی، معابد، شمایل‌نگاری‌ها و الهیات خاص خود را دارند که هر یک از آن‌ها را می‌توان به‌جای خود یک «دین» خواند.

آیین هندو مشتمل بر آیین هاى محلى و سنت هایى اعتقادى و عبادى است، امّا به مانند ادیان آسمانى، داراى پیامبرى مشخص و آیین عبادى واحدى نیست. به همین سبب نمى توان از این آیین تعریفى دقیق و کامل ارائه داد، تنها مى توان گفت: آیین هندو برآیندِ اندیشه هاى گوناگونى است که رهروان هندى را ارضاء مى کند. لایه هاى درونى این آیین بسیار متفاوت تر از ظاهر آن است گرچه در طول سالیان، دستخوش آشفتگى ها و گرایش هایى چون گوشه گیرى و بت پرستى نیز شده است. این آیین، احساسات دینى و عواطف مذهبى را تا حدى داراست. آنچه در این آیین از اهمیتى ویژه برخوردار است، سنه تنه درمه (Sana¨tana-Dharma) یک قانون جهانى است و همه ایجاد و ابقا و افناى جهان و جهانیان مطابق این قانون است.

گستردگى آیین و سنن عبادى هندوئیسم، موجب پدید آمدن متون فراوانى گشته است. از آن جمله مى توان به گیتا اشاره کرد. گیتا در قالب هجده بخش و هفتصد شعر تنظیم گردیده است. این اثر که ترکیبى از آموزه هاى فلسفى سانکیه ، است، تأثیر فراوانى بر زندگى مذهبى هندیان دارد، به گونه اى که هیچ کتابى تا این حد بر آنان تأثیر ننهاده است.

هندو، هم مذهبی ساده و ابتدایی است و هم مذهبی پیچیده و فلسفی. هر فردی از هر طبقه جامعه می تواند به آن بگرود و از آن استفاده کند. در جامعه هندو، هم عارفانی هستند که به مقصد عالی رسیده اند و هم عامیانی هستند که هنوز قدمی در راه مذهب برنداشته اند. هندوییسم دستورات اخلاقی داشته و معتقد به افراط و تفریط در هیچ کاری نیست بلکه میانه روی را توصیه می کند.



 
اخلاق اساسی هندوییسم، بر پایه طهارت، ضبط نفس، آزادی، راستی و بی آزاری است. بسیاری تصور می کنند که هندوییسم یعنی ریاضت، اما چنین نیست.

هندوییسم اصرار ندارد که پیروانش امیال نفسانی را به کلی سرکوب کنند. این تفکر مورد تایید پیروان مذاهب جین((Jain و بودا (Buddha) است اما هندوییسم پیروانش را به ازدواج و تشکیل خانواده ترغیب  کرده و یکی از مراحل برهمنی نیز ازدواج می باشد. هندوییسم می گوید، بشر ناآگاه است و نمی داند که ذات مطلق چگونه روح خود را در آفریدگان دمیده است.

آغاز و پایان جهان، ماورای زمان است و زمان همانند پلی است میان ازل و ابد و چون انسان مادی، اسیر در حصار زمان و مکان است، نمی تواند از ازل و ابد آگاهی داشته باشد.

خدایان هندو:
گفته شد که هندوئیسم مکتبی است که بنیانگذار خاصی ندارد. هندوها فقط اعتقاداتی دارند که منشأ آنها مشخص نیست. البته اعتقادات هندوها با هم ثابت نیست. تنها موردی که می توان از آن به عنوان اعتقاد ثابت در هندوئیسم نام برد، قانون تثلیث یا همان سه گانه پرستی است که فرق متعدد هندو ها به آن پایبند هستند.

خدایان سه گانه هندو عبارتند از:


 


 ویشنو خدای خیر و خوبی و نگهدارنده جهان است. برهما خدای آفریننده جهان و شیوا خدای مرگ و نابودی. در کنار این سه نام می توان به نام کریشنا هم اشاره کرد. کریشنا خدا نیست. اما تجسم عینی ویشنو در زمین است.

در مذاهب هندی، خداوندگاری را کلاسیک نموده اند. شاگردان این مکتب و مکتب های بـرآمده از آن مانند بودا و یـوگی، پس از تشریفات خاصی که در معابد و خانقاه های خود در کنار رود گنگ انجام می دهند، در روز معینی در مقابل ویشنو که به صورت مجسمه سنگی در روی ارابه سنگینی حرکت می کند قرار می گیرند. این شاگردان که در معابد تعالیم مقدماتی را فرا گرفته اند، در انظار عمومی، به تدریج با مجسمه ویشنو معاشقه کرده تا آنجا که تعدادی از آنان، خود را زیر ارابه انداخته و وجودشان را فدای ویشنو می نمایند.



 

خدایان هندی شخصیت های مقدس هندو ها هستند. هندوان معتقدند که خدایان، مظاهر گوناگون خدایی یکتا هستند. در این باره در ریگ ودا(یکی از چهار ودای موجود) آمده است : "بر هر ثابت و جنبنده و نیز بر هر آنچه راه می رود و بر هر آنچه می پرد و بر تمام این آفرینش رنگارنگ، تنها یک خدا فرمانروایی می کند." آفریدگار در این آیین، برهما (Brahma) نامیده می شود که مظهر آفرینش است.



 
برای درک مفهوم آواتار که به نوعی تجلی خدا بر زمین است، بررسی خدایان آئین هندوئیسم ضرورت دارد.

خدایان هندوها(devas) بسیار زیاد هستند، در ریگ ودا 33 خدا شرح داده شده است:

ویشنوVishnu: ویشنو 10 مظهر یا نماد دارد. خدای مظهر بقا و زندگی روی زمین است.

شیوا Shiva: (خدای فنا و نابودکننده و وحشت آور اما نام او در سنسکریت به معنی مهربان نیز هست.) شیوا معتقد بوده که تمامی کائنات همواره در حال رقص جاودانه ای هستند، او این رقص را ایجاد کرد و خودش به انجام آن می پرداخت. رقص هندی که بسیاری ازحرکات یوگا را در خود دارد، فقط برای سرگرمی یا تفریح نیست بلکه یک رقصنده با ایمان هنگام انجام این حرکات به حالت خلسه رفته و به آرامش دست می یابد. رقصها انواع متنوع و مختلفی دارند.

سرسوتی (Saraswati): الهه ی علم و دانش و همسر برهما. سرسوتی دختر شیوا از همسرش پاروتی است.

لکشمی( Laxmi): الهه ی ثروت و خوشبختی و همسر ویشنو و خواهر سرسوتی.

شکتی (Shakti): الهه قهر و نابودی و همسر شیوا

گانشا (Gnesha): خدای علم و دانایی که سری همچون سر فیل دارد و پسر شیوا است.

کالی(Kali): الهه مرگ

کریشنا (Krishna): هشتمین مظهر ویشنو است.

یندرا (Indra): خدای باستانی اقوام آریایی که خدای رعد و برق است.

اگنی (Agni): خدای آتش و تجسم آتش مقدس. اگنی از دیر باز توسط آریاییان باستان پرستش می شده است.

گروده (Garuda): رئیس پرندگان که نیمی از بدنش انسان و نیم دیگر پرنده است و مرکب ویشنو است.

رام چندر(Ram chandar): رام ماه مانند که یکی از مظاهر ویشنو روی زمین است

آواتاریسم بر مبنای ویشنویسم:
ویشنوپرستی یک مذهب یکتاپرستانه در دین هندوئیسم است که در آن ایزد ویشنو یا یکی از 10 شکل کالبدیافته او (آواتارها) پرستیده می‌شود. ویشنو د‌‌ومین خد‌‌ا از تثلیت خد‌‌ایان هند‌‌و، مذکر و حافظ جهان است. د‌‌ر ود‌‌اها یک خد‌‌ای فرعی مطرح شد‌‌ه است، اما د‌‌ر طول زمان، به خد‌‌ایی خیرخواه و پاسخگو به نیایش‌های پیروانش تبد‌‌یل می‌شود‌‌. همسر او لاکشمی یا سری، وسیله‌ی نقلیه‌اش پرند‌‌ه‌ای به نام گارود‌‌ا یا ماری به نام سِشا است و بهشت او واکونتا نام د‌‌ارد‌‌. به شکل جوانی خوش‌سیما با چهار د‌‌ست تصویر می‌شود‌‌ که د‌‌ر د‌‌ستانش یک صد‌‌ف، یک چاکرا یا قرص، یک چماق، و یک گل نیلوفر د‌‌ارد‌‌.

در پورانا آمده‌است که وی را رنگ ابرهای آبی تیره است، و او را چهار دست است، که در آن یک برگ نیلوفر آبی، یک گرز، یک صدف حلزونی و یک حلقه گرفته‌است. در ویشنو سهاسراناما، آمده‌است که گوهر کنونی در تمام جهان‌های بی شمار بر دست اوست، و ویشنو پرودگار گذشته، حال و آینده و آفریننده آنهاست، او که بر اقیانوس‌ها تکیه زده‌است، آفرینش را استوار می‌دارد. ویشنو که پیشتر از او با لقب نارایَنه یاد شده از خدایانی است که گاه در موقعیت برترین خدا قرار می‌گیرد. او در ریگ‌ودا «رخنه‌گر در همه چیز» و خدای خدایان (دِوَدِوا) است و در اوپانیشادها گاه «همان برهما، همان مهادیو [شیوا]، همان ویشنو، همان ایندیرا، همان بی‌نقصان و همان نور بزرگ است». و گاه از همه خدایان بزرگ‌تر است. و هر چه‌است «همان نارایَنَه‌است که دورکننده همه نادانی هاست» (و زمانی که او بود «نه برهما بود، نه مهادیو، نه آب، نه آتش، نه ماه، نه آسمان، نه زمین، نه ستاره‌ها و نه آفتاب. او یگانه بود و از تنهایی ناآرام شد». او خدای مرتضان و سالکان است و آنها «بعد از ریاضت و اعمالِ بسیار نوری مثل روشنی چراغ می‌بینند. آن نور ویشنو و شخص بزرگ است و در همه پر است».



 
ویشنو علت برتر همه چیز و نفس همه چیز است. همه جا هست و تمام هستی را در برگرفته، نامتناهی است و صفات، اعمال و نیروهای او نامحدود است. جهان تجلی اوست و بر آن فرمان می‌راند. «آن را آفریده و در آن وارد شده». ویشنو بارها شکل انسانی به خود‌‌ گرفته است که د‌‌ه مورد‌‌ از آن‌ها شناخته شد‌‌ه‌اند‌‌. وی هر بار برای کمک و نجات مرد‌‌م از د‌‌ست قد‌‌رتی شریر و پلید‌‌، د‌‌ر یک جسم ماد‌‌ی حلول می‌کند‌‌.

آیین ویشنو منجر به پید‌‌ایش شاعران و نویسند‌‌گان بسیاری شد‌‌ه است که سهم عمد‌‌ه‌ای د‌‌ر اد‌‌بیات هند‌‌ د‌‌ارند‌‌. از میان آن‌ها می‌توان رامانویا، ماد‌‌هوا، راماند‌‌اند‌‌ا، کبیر، چاپتانیا، والابها، نامد‌‌و، توکوم، و رام د‌‌اس شد‌‌. ...

مشرق نیوز


کلمات کلیدی :زندگی

آواتاریسم در زندگی - 2

بسم الله و بالله
ویشنو و آواتار های آن:


 

1. ماتسیا: ماهی / به شکل ماهی د‌‌رمی‌آید‌‌ تا مانو را از توفان و سیل نجات د‌‌هد‌‌، زیرا نوع بشر به علت شرارت به مرگ محکوم شد‌‌ه است. این ماهی، کشتی مانو را به ساحلی امن می‌رساند‌‌.

2. کورما: لاک‌پشت / خود‌‌ را به شکل لاک‌پشتی د‌‌ر قعر د‌‌ریای شیر د‌‌رآورد‌‌ و کوهی را بر پشت گرفت. خد‌‌ایان و شیاطین آن‌قد‌‌ر بر فراز این کوه چرخید‌‌ند‌‌ که چهارد‌‌ه موجود‌‌ ارزشمند‌‌ از د‌‌رون د‌‌ریای شیر سر برآورد‌‌ند‌‌: معجون جاود‌‌انگی، د‌‌رخت آرزوها، ماه، گاوِ فراوانی، ایزد‌‌بانوی زیبایی، سرنوشت خیر، باد‌‌ه و . . .

3. واراها: گراز / ویشنو به شکل گراز د‌‌رآمد‌‌ تا جهان را از د‌‌ست شیطان نیرومند‌‌ی که د‌‌نیا را به قعر اقیانوس برد‌‌ه بود‌‌، نجات د‌‌هد‌‌. پس از هزار سال نبرد‌‌، ویشنو پیروز شد‌‌ و با جهانِ بازیافته، به روی آب آمد‌‌.

4. نارا سینها: شیر- انسان /  به شکل شیر- انسان د‌‌رآمد‌‌ تا جهان را از د‌‌ست شیطانی نجات د‌‌هد‌‌ که به‌ فریب از برهما قول گرفته بود‌‌ که نباید‌‌ به د‌‌ست انسان یا حیوانی کشته شود‌‌.
 
5. وامانا: کوتوله / ویشنو به شکل کوتوله‌ای د‌‌رآمد‌‌ تا سه د‌‌نیا را از چنگ بالی- پاد‌‌شاه اهریمنی - نجات د‌‌هد‌‌. بالی به تمسخر به او گفت که به اند‌‌ازه‌ای که بتواند‌‌ با سه گام خود‌‌ بپیماید‌‌، د‌‌نیا را به او خواهد‌‌ د‌‌اد‌‌. ویشنو با گام‌های خود‌‌ توانست بهشت و زمین را از او باز پس بگیرد‌‌ و فقط جهان زیرین د‌‌ر اختیار بالی باقی ماند‌‌.

6. پاراسو ـ راما: ویشنو به شکل «رامای تبرد‌‌ار» د‌‌رآمد‌‌ تا کشتریه یا طبقه‌ی جنگجو را از سلطه‌ی برهمن‌ها نجات د‌‌هد‌‌.
 
7. راما: قهرمان حماسه‌ی رامایانه (ماجراهای راما). پسر شاه د‌‌اسارثا بود‌‌ که د‌‌ر اثر نیایش‌های پد‌‌رش و انجام مراسم قربانی اسب، به د‌‌نیا آمد‌‌. راما نیمی از الوهیت ویشنو را د‌‌ر خود‌‌ د‌‌اشت. پهلوانی بی‌بد‌‌ل بود‌‌ و د‌‌ر جوانی، شاهد‌‌خت زیبایی به نام سیتا را به همسری اختیار کرد‌‌. اما پس از مد‌‌تی، به د‌‌نبال یک توطئه، راما از قصر پد‌‌رش تبعید‌‌ شد‌‌ و همراه سیتا و براد‌رش لکشمانا به جنگلی پناه برد‌‌ و د‌ه سال د‌‌ر تبعید‌‌ زند‌‌گی کرد‌‌. د‌‌ر همین د‌‌وران، راوانا، پاد‌‌شاه اهریمنی سیلان، سیتا را ربود‌‌. جنگ عظیمی د‌‌ر گرفت، اما سرانجام راما به سیلون رفت، راوانا را کشت و سیتا را نجات د‌‌اد‌‌.

8. کریشنا: به معنی «سیاه» /‌ مشهورترین حلول ویشنو، و از شخصیت‌های برجسته و مهم حماسه‌ی «مهابهاراتا».

9. سیذارتا بود‌‌ا: به شکل بود‌‌ا، بنیان‌گذار آیین بود‌‌ا حلول و بد‌‌ین طریق، بود‌‌ایی‌گری جایگاهی د‌‌ر آیین هند‌‌و می‌یابد‌‌.

10. کالی: اسب سفید‌‌. این حلول هنوز انجام نشد‌‌ه است. هنگامی که شرارت و پلید‌‌ی د‌‌ر د‌‌وران کنونی به اوج برسد‌‌، ویشنو به شکل کالی تجلی می‌‌یابد‌‌ تا باززایش و انقلاب کیهانی را به انجام برساند‌‌. گفته می‌شود‌‌ که ویشنو، سوار بر اسبی سفید‌‌، از آسمان فرود‌‌ خواهد‌‌ آمد‌‌ و شمشیر خود‌‌ را به شکل شهابی حرکت خواهد‌‌ د‌‌اد‌‌.
 


کالی

     




ویشنو و آواتار های آن / در فرق مختلف تعداد و نوع آواتارها متفاوت است.



آواتاریسم و اومانیسم:
به دلیل آنکه تمدن غرب بر بنیان فلسفه شکل گرفته و فلسفه اساساً به ذهن می پردازد ضرورتاً تمدن آرمانی مد نظر غرب نیز ابتدا باید در ذهن ساخته شود. فلسفه به طور طبیعی اومانیسم(بشرگرایی) را در بطن خود پرورانده و سپس آن را به عنوان ماحصل خویش ایجاب می کند. اگر چه این حرکت، از اساس باطل است. فلسفه، خود را در حصار ذهن انسان می بیند و تنها آنچه را می پذیرد که انسان می تواند با ذهن محدود به حواسش دریابد، از این رو چنین فلسفه ای بشر را متعاقباً به اومانیسم سوق می دهد. پس از موضوعیت یافتن اومانیسم انسان دیگر به عنوان مخلوق تابعی از خداوند نیست و در ساحت بندگی او قرار نمی گیرد، خویشتن را مبدا و معاد و کانون همه چیز می انگارد و خود را به جای خدا می نشاند. متعاقباً اگودموکراسی که ساختار سیاسی منتج از اومانیسم است شکل می گیرد و ماحصل این جامعه چیزی جز "جامعه مدنی" نیست. از آنجا که نظم حاکم بر جامعه مدنی بر اساس انضباط ذهنی شکل گرفته و این نظم بر مبنای اومانسیم بوده و از تفکر بشر تراوش شده است و نه از ایات الهی ؛ جامعه مدنی ناگزیر از آن است که در ارایه شیوه و مدل زندگی به "سبک زندگی آمریکایی" سوق یابد.

 تمدن غرب در سیر تطور 2800 ساله خود و تا رسیدن به "سبک زندگی آمریکایی"، از بروز فلاسفه پرسپکتیوگرا به بعد به "آینده" نگریسته است. این آینده توسط افرادی همچون الوین تافلر تبیین شده است. تافلر غایت تمدن غرب را "کلبه دیجیتال" می نامد. کلبه دیجیتال، کلبه ای تهی از معناست، که تنها زندگی بشر را راحت تر کرده است اما در آن هیچ حقی برای خدا وجود ندارد. این کلبه دیجیتال است که در راستای تشکیل آن موضوع زندگی دوم مطرح می شود. زندگی ای که در آن از بی شمار آواتار گوناگون وجود دارد و انسان ها هر کدام برای نجات خود از زندگی واقعی، توسط آواتار هایشان به زندگی مجازی یا همان زندگی دوم پناه می برند.




 
 
انسان بیوسایبورگ و آواتاریسم:
در سیر تشکیل کلبه دیجیتال، زندگی تمامی آحاد بشر به سمت زندگی سایبرنتیکی در حال حرکت است و در هر کشوری به تناسب رشد یافتگی آن، مقوله سایبر با ضرایب متفات در حال گسترش است. زندگی سایبرنتیکی، تغییرات گسترده ای در سبک زندگی و دیگر شقوق مرتبط با انسان ایجاد کرده است و این روند همچنان ادامه دارد، کما اینکه بسیاری از این تغییرات تاکنون اتفاق افتاده و تا بیست سال آینده تکمیل خواهد شد. امروز استفاده انسان ها از لوازم کامپیوتری درصد وابستگی سایبرنتیکی هر فردی را مشخص می کند.

در سیستم های سایبرنتیکی، دو بخش کلی وجود دارد، تولید اطلاعات و تولید انرژی و متغیر آن، کنترل می باشد، در سیستم سایبرنتیکی اطلاعات اصلی ترین شق کار را تشکیل می دهد و از طریق همان اطلاعات کنترل صورت میپذیرد. سیستم تولید انرژی و سیستم تولید اطلاعات، در محیطی تعریف می شوند که به آن محیط سیستم گفته م -شود. هنگامی که دو بخش تولید اطلاعات و انرژی با یکدیگر در آمیخته شده و بین حوزه کنترل، سیستم تولید انرژی و سیستم تولید اطلاعات، همپوشی (OverLap) به وجود  آید، به این حوزه سایبرنتیک گویند.

سیستم بیوسایبورگ
همپوشانی بین سیستم سایبرنتیکی با سیستم ها مکانیکی ، بیولوژیکی و ار گانیکی سیستم انسان سیبورگ را تشکیل می دهد. در سیستم بیوسایبورگ، انسان سایبورگ شده بسیاری از دغدمندی ها و مسائل روزمره خود را با اتکاء به توان مندی ها و ذهن خود بر طرف نمی کند بلکه با استفاده از کامپیوتر ها، دستگاه های رکوردر، موبایل و این قبیل شقوق الکترونیکی به انجام امور روزمره می پردازد. انسان های بیوسایبورگ، روز به روز بر وابستگی خود به این سیستم می‌افزایند.



 
بشر در این مسیر که انتهای آن تحقق پیش بینی الوین تافلر می باشد به مقوله ای به نام زندگی دوم رسیده است، یک زندگی مجازی و غیر واقعی که تنها یکی از بخش های آن آواتار است. از این جهت است که انسان سایبورگ شده، ناچار است با پدیده آواتار عجین شود و بخشی عمده از زندگی اش را با آواتار غیرحقیقی خود بگذراند.

انسان سایبورگ من حقیقی خود را فرامش کرده و با تمسک به من مجازی، دروغی واضح، اما ناپیدا را باور کرده است. زندگی انسان ها با من سازی های گوناگون از حالت طبیعی خود خارج شده است. دیگر هر یک من برای خود اسطوره ای دارد و با اسطوره خود در دنیای دروغینش ساعت ها زندگی تخیلی خود را سیر می کند.

آواتاریسم و مهدویت:
همان طور که پیشتر اشاره شد آواتار به معنای حلول خدای هندوییسم بر روی زمین است، خدایی که با حلول در آواتاری به دادگری می پرازد و بشر را از ظلم و تاریکی نجات می دهد. این آواتار با توانگری های ویژه خود بشر را به اهداف والا می رساند.

بررسی تطبیقی آواتار در اندیشه یهود جهانی برای یک انسان شیعه یادآور بحث آخرالزمان و مهدویت می باشد، منجی در مهدویت، نجات دهنده ی بشر و دادگستر جهانی است، یهود با واقف بودن بر این موضوع و اقتباس از آئین هندو، آواتار را در فضای سایبر و سیستم بیوسایبورگ وارد کرده است و با ظرافت هر چه تمام تر مهدویت شیعه و حتی منجی دیگر ادیان که شباهت بسیار زیادی در اصل آن با منجی مسلمانان دارد را مخدوش کرده است. رو در رو قرار دادن منجی عالمیان و آیینه تمام نمای خداوند بر روی زمین با آواتار به نوعی حمله به اساس موضوع منجی و یا نجات دهنده جهان است.

یهود که جهان را بر محور اومانیسم اداره می کند با القای آنکه اساس منجی زیر سوال است زیرا که اساساً غیبی وجود ندارد، برای هر انسانی یک آواتار مهیا کرده است. آواتارهایی مجازی که منجی هر انسانی آواتار اوست، با این تفاوت که منجی حقیقی نجات دهنده کل بشریت بر اساس مشیت الهی است و آواتار زائیده تخیلی بر پایه توهم ذهن انسان-هاست.

 



بشر مدرن با تحدید نهایت خود در دنیا، به جهت کاستی های موجود در آن، به دنبال حربه ای است تا سعادت و خوشبختی غایی را به زعم خود رقم زند و چون از باور به غیب بازمانده، دنیایی خیالی و و هم گونه برای خود متصور است تا در سایه آن به آرامش دست یابد. این جبهه ی ضدالهی با زدودن هرگونه تفکر و تعقل از ذهن و فؤاد بشر و جایگزین ساختن آن با توهم و تخیل، اعتقاد و باور به غیب و عالم آخرت را از انسان می گیرد و او را به برده ای برای دنیای ذهنی تبدیل می سازد. امید است فرزندان این مرز و بوم با استعانت از درگاه باری تعالی جبهه تهدیدات نرم فرهنگی را بازشناسند و در جهت از بین بردن اثرات مخرب این آثار ضدالهی به پا خیزند.

مخلص کلام:
بررسی روند تاریخ انبیاء از آدم خلیفه الله تا خاتم رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) و از خاتم تا به امروز که در واقع عصر غیبت است نشان دهنده آن است که شیطان با ابزار های گوناگون و ابزار های در خور هر زمان به اغوا نمودن بشر پرداخته است. نکته‌ی قابل توجهی که شیطان می‌تواند به واسطه‌ی آن جوامع بشری و حتی حضرت آدم را فریب دهد، ظاهر سازی و جلوه دادن عمل نهی شده به بهترین شکل ممکن است، شیطان با ظاهری زیبا و فریبنده وارد قلب انسان می‌شود.

داستان اولین اغواگری شیطان به خوبی روش فریب انسان را نمایان می کند، در حقیقت شیطان با زیبا‌سازی اعمال خطا و آراستن بدی ها و به غلیان انداختن هوای نفس، انسان را دچار ارتکاب گناه می کند. شیطان با اغواگری خود و ایجاد شک و تردید در ذهن تمامی ابناء بشر به دنبال جنگ با خدا می باشد و تنها تفاوت در این امر ابزار آلات او در ایجاد گمراهی است. گذر تاریخ و پیروزی شیطان در اکثر میادین نبرد بین حق و باطل، در نهایت منجر به غیبت حضرت صاحب زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) شد. شیطان به طمع فریب دادن جهانیان ادامه داد و از سوی دیگر اولیای الهی در این مسیر گام های خود را بر  داشتند.
 
امروز بر جمیع مومنین فرض است که با استعانت از درگاه باری متعال در برابر این الله ستیزی به پاخیزند که بی شک وعده خدا تحقق خواهد یافت و مستضعفان عالم، زمین را به ارث خواهند برد، آن زمان که مهدی موعود ندای عدالت جهانی سردهد. منبع: مشرق نیوز


کلمات کلیدی :زندگی

از تهران تا حیفا

بسم الله و بالله

به بهانه فیلم جدید مخملباف؛

محسن مخملباف از تهران تا حیفا + عکس

فیلم باغبان بدون شک ماموریتش پاک نشان دادن اندیشه فرقه بهائیت و دوست نشان دادن تفکر صهیونیستی است.

 مشرق؛ با ورود زمامداران جدید سینمای ایران در دهه شصت، طیف عظیمی از سینماگران ارزشی وارد سینما می‌شوند. در این میان جوانی رادیکال که سالها عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بوده سعی در ادامه دادن راه کیارستمی در سینما و این بار در عرصه ارزش‌های اسلامی می‌کند. آنچنان که به اعتقاد وی می‌بایست منبر روحانیون را به پرده سینما‌ها برد تا جوانان مجبور به شنیدن شوند.



محسن مخملباف؛ فیلمساز رادیکال دهه شصت سینمای ایران فعالیت خود را رسماً با فیلم سینمایی توبه نصوح آغاز و با خلق آثاری چون دو چشم بی سو(فیلمی در مدح ارزش‌های اسلام)، عروسی خوبان و چندین اثر دیگر یکی از پرکارترین سینماگران ارزشی ایران در دهه شصت به حساب می‌آمد.

اساساً مخملباف در دهه شصت اکثر سینماگران را متهم به ساخت فیلم‌های مبتذل می‌داند تا جایی که گفته بود می‌خواهد به خود نارنجک ببندد و مهرجویی را به خاطر فیلم اجاره‌نشین‌ها ترور کند.



وی در دهه هفتاد باز هم در تقلید از سینمای کیارستمی دست به ساخت آثار پرحاشیه‌ای چون سلام سینما می‌زند که در همان دوره هم دلخوری تعدادی از سینماگران را به به همراه می‌آورد و با آثاری چون گبه، سکوت و سفر قندهار می‌کوشد تا خود را به عنوان یکی از کم‌ فروش‌ترین فیلمسازان ایرانی و پرجایزه‌ترینها به مخاطبان آثار روشنفکری در دهه هفتاد معرفی کند.

مخملباف در 1384 سکس و فلسفه را می‌سازد اثری که موجبات توجه جشنواره‌های اروپایی و آمریکایی را به فیلمساز سینمای ایران فراهم می‌کند. سکس و فلسفه به گفته خود مخملباف روایتگر چهار زنی است که در چهار مرحله مختلف، از تکامل مفهوم عشق در زندگی تجربه زنانه، شامل دوره معصومیت عاشقانه، دور انتقام‌های عاشقانه، دوره غرقه شدن در مسایل جنسی و فراموشی عشق و دوران پختگی و غمگینانه و بازآفرینی عشق به سر می‌برند.



دست گذاشتن روی مفهوم جنسیت، فیلمساز شبه متدین دیروز را به لبه پرتگاه نزدیک و نزدیک‌تر می کند. در همان سال وی اعلام می‌کند که حکومت ایران قصد ترورش را دارد.

فیلمساز خشکه مذهبی دهه شصت، تمام ارزش ها را کنار می گذارد و در 1388 با گروهک های تروریستی ریگی و کومله هم پیمان می شود.





حال شاهد اثری جدید از انقلابی دیروز و ضد انقلاب امروز با نام باغبان هستیم. نکته قابل توجه در این فیلم مکان فیلمبرداری است که در منطقه‌ای در حیفا ( یکی از شهر های فلسطین اشغالی ) فیلمبرداری شده. فیلمی که بدون شک مأموریتش پاک نشان دادن اندیشه فرقه بهائیت و دوست نشان دادن تفکر صهیونیستی است.



مقایسه عکس فیلمسازی که تراشیدن ریش را مایه ننگ هنرمندان می دانست و فیلمساز امروزی که اثرش بوی تل آویو و حیفا می دهد ناخودآگاه ما را به سالهای ابتدای انقلاب و ریزش های متعدد قشر روشنفکری در سال های اخیر می برد. آری پوند انگلیس برای برخی از عسل هم شیرین تر است. افرادی که ذات هنر را به کف زدن‌های دشمن فروختند.  منبع: مشرق نیوز


کلمات کلیدی :سینما

شکست دشمن

بسم الله و بالله

هجوم نرم دشمنان از طریق ماهواره و فضای مجازی برای همه اندیشمندان مشخص شده و باید در این نبرد همه دست در دست هم دهیم تا دشمن شکست سنگین تری را تجربه کند.


کلمات کلیدی :